گنجور

حاشیه‌گذاری‌های فریستا

فریستا

پیج شاهنامه، @shuhnumeh

کانال تلگرامی: shuhnumeh1


فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۴۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایش خرد:

کنون تا چه داری بیار از خرد ...

ای مردِ خردمند، در موردِ خرد چه میدانی، آن را در در اختیارِ دیگران قرار ده تا گوشِ شنوندگان از آن بهره گیرد.

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۳۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایش خرد:

کنون ای خردمند وصف خرد بدین جایگه گفتن اندر خورد

درود، اکنون ای خردمند، وصفِ خرد، سزاوار است که در این سروده و در این جایگاه گفته شود.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۲۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۳:

جوانی برآراست از خویشتن سخنگوی و بینا دل و رایزن

درود، شیطان ذات خودرا بشکل انسان خردمند و دوست نشان میده که در داستان ضحاک به وضوح توضیح داده شده برای جلب نظر می‌باید به شکل دوست انسان و پزشک و آشپز نشان داده شده، شما نیک بنگرید دیو شیطان بازهم بصورتِ آشپز سازمان جهانی غذا پزشک سازمان جهانی بهداشت. خردمند سازمان ملل و  حقوق بشر نمایان می‌کند.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۳۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم:

از آغاز باید که دانی درست سر مایهٔ گوهران از نخست

ز آغاز باید که دانی درست
سَرِ مایه یِ گوهَران اَز نَخُست


( برای دانستن هر رازی در آفرینش و کیمیا ، باید در میان گوهران ، به دنبالِ سَرِ گوهَر گشت ، زیرا سَر ، همیشه مهتر است )
چلیپا ( امروزه می گویند انگشت نما ) اینجاست که تا مهترِ مهتران نباشَد هیچ گوهری به چیز ( هست ) نمی رسد و ناچیز یا نیست می ماند دگرگونیِ میانشان اینگونه است که در هست توانایی نهفته و در نیست ناتوانی و آفریدنِ توانایی ، آفریدنِ جان است و مرگ در ناتوانیست
۲- که یَزدان( آفریدگار ) زِ ناچیز ، چیز آفرید بدان تا توانایی آمد پدید پس بدانید راز آفرینش رازِ چگونگیِ ساختنِ جان ، از میان چهار بی جان ( خاک ، آتش ، آب ، باد ) با یاری سه نگهبان ( گوش و چشم و زبان ) است.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۲۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم:

چو این چار گوهر به جای آمدند ...

واژه ی سرای سپنج را در شاهنامه بسیار شنیدید این واژه دربرگیرنده یِ همه ی جهانیست که در آن زندگی می کنیم سرای ( خانه ) دنیاییست که هم اکنون در آن روزگار می گذرانیم و سپنج واژه ای دو بخشی و از ریشه ی شماره های سه و پنج است.

خانه ی سه و پنج

در شاهنامه ، بهرام گور برای یافتنِ سپنج به خانه ی براهامِ جهود ( ابراهیم یهودی ) رفت . بهرام نخست کردارِ براهام را از پیشکار ها با گوش های خود شنید مانند هر شاهِ خردمندی تا با چشمان خویش ندید ، باور نکرد و خود به خانه یِ جهود رفت. آنگاه که سپنج یافت  ، به کاخ برگشت و آنگاه فرمانِ چشم را به زبان جاری کرد .سه همیشه در جهان ، سه نگهبان خرد است و بدانید در واژه ی سِپنج نیز ، سه نشانه ی گوش و چشم و زبان که با این سه می توان به پنج گوهر رسید . پنج گوهر در درفش کاویان پیداست .یک گوهر در مرکز و چهار گوهر بر گِرد آن درحال چرخش .

آفرینش نیز اینگونه است . برای آفرینش می بایست با یاری جستن از سه نگهبانِ خِرَد ، چهار سرمایه یِ جهان ( خاک ، آتش ، آب ، باد ) را آنچنان هَمگِن کرد که گوهرِ پنجم از مرکزِ آن ، زاده شود . راز آفرینش رازِ سرای سپنج است. 

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۲۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم:

از آغاز باید که دانی درست سر مایهٔ گوهران از نخست

ستایش می کنم کردگار را که جان و خرد آفرید.

شرحِ جفت نخست: در گام نخست باید آهنگری بدانیم تا اندکی از رموزِ کیمیاگر بزرگ آگاه شویم. بدونِ خاک آهنگین و آتش و آب و باد ،نمی توان کیمیا کرد، چهار چیز برای کیمیایِ آفرینش که با آهنگری آغاز می گردد در دسترس است و این چهاررا می توان با چشم دید و برای جستن آنها نیازی به رنج بردن نیست. لیکن راز هَنگ ( وَزن و اندازه ) است که ستون هایِ نادیدنی می سازد و از خارسانِ سیاه و پست ، شارسانِ بلند ، با گنبدهای آذرین می سازد . راز آفرینش آن است که چگونه هَنگِ ( وزن و اندازه ) آهنِ سنگین ، میان هوا استوار بایستد. آهنگرِ شاهنامه را همچون آهنگرانِ نعل و چکش نبینید . آهنگر شاهنامه ، آهنگِ آهن و هَنگ می داند و برای نشان دادنِ هنر خویش همگان را به تماشا راهنمایی می کند ، زیرا سراسر داد است و راستی.
چو دانا ، توانا بُد و دادگَر
اَزیرا نکرد ایچ پنهان هُنَر

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۱۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایش خرد:

سه پاس تو چشم است و گوش و ...

پاس یا نگهبانِ نخست، گوش هست، جهتِ گوش دادن به نیکی ودور ماندن از گفتارِ کژه و ناراست.

پاس دوم، راست ایستادن و نگاه کردن در آسمان برای یافتنِ مهترین

پاس سوم، بر زبان جاری کردنِ خواسته و در زمان نگاه کردن به مهتر است. (هشیار باشید که تنها واژگانِ پهلوی را بر زبان آورید.) نگه کن بدین گنبد تیزگرد  که درمان ازویست و زویست درد

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۱۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

از این پرده برتر سخن‌گاه نیست ...

اکنون، آنچه که برای شناختِ آفریدگار، می بایست بدانی، دانستی و اندیشیدن در چگونگیِ هست و نیستِ آفریدگار، کافیست.این پانزده جفت، کلیدِ گنجی را درون خود دارند که با دانستنِ رازِ آن سزاوار است، خود را خردمند بنامید. بشمارید که شمارش به کار می آید، این پانزده مرغ یا پانزده جفت، تاجِ شاهنامه هستند. سی مرغ، سی مرغِ سخنگویی که با دانستنِ رازِ آن دانا می شوید.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۰۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

توانا بود هر که دانا بود ز دانش دل پیر برنا بود

راهِ پیروزی، از جایگاهِ توانا شدن می گذرد و تا دانا نشویم، توانا نخواهیم شد. دل، کمانِ شهرِ کالبدِ ماست و زبان، تیر، با دانش، دلِ شما، که کمانِ شهر است نیرومند میگردد.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۴۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

پرستنده باشی و جوینده راه به ...

برایِ پیدا کردنِ راهِ فرمانِ خدا، باید فرمانش را در میانِ فریبِ دیو، پیدا کنی. 

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۴۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

به هستیش باید که خستو شوی ز گفتار بی‌کار یک‌سو شوی

خستو شدن، به معنی اعتراف کردن هست. باید به هستیِ خداوند اعتراف کنی و از گفتارِ بیکار و بیهوده در این زمینه، پرهیز کنی.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۲۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

بدین آلت رای و جان و زبان ...

با ابزارِ اندیشه، جان و زبان، نمی توان آفریدگار را آن چنان که شایسته است ستایش نمود.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۰۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

خرد را و جان را همی سَنجد اوی ...

جفت دهم: آفریدگار و کردگار، عیارِ گوهرانِ شهر را می سنجد، لیکن در دفترِ اندیشه،  نمی توان، نشانیِ او را یافت. بزرگیِ او در هیچ دفتری نمی گنجد.

سزاوار است گمان بردن بر اینکه، او تنها آفریدگارِ نژادِ ما نیست. او آفریدگارِ دیوهای واژونه خوی نیز هست. برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۰۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

ستودن نداند کس، او را چو هست ...

جفت نهم: کسی از مردم، راهِ ستودنِ آفریدگار را نمی داند، تنها چاره ی ِ مردمی، بستنِ کمرگاهِ بندگی است. همان طوقِ زرین کمر که شاهان، بر گِردِ کمرگاه می بستند. کمربندِ بندگی از نشانه های خردمند بودنِ هر نژادِ آفریدگار پرست است. دیو برای گشودنِ این بندِ ارزشمند، گاهی پیروز و گاهی شکست می خورد. برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۵۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

خرد گر سخن برگزیند همی همان را گزیند، که بیند همی

سه نگهبانِ خرد، چشم و گوش و زبان هستند، سومین نگهبانِ کالبدِ انسان، زبان است که به دلیل نابینا و ناشنوا بودن، تنها می تواند آنچه را چشم می بیند و گوش می شنود، بر خود جاری کند و چون چشم توانا به دیدنِ آفریدگار نیست و گوش قادر به درک آن نمی باشد، زبان نیز توانا به گفتنِ نام و نشانیِ آفریدگار نیست. برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۴۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

به بینندگان آفریننده را نبینی مرنجان دو بیننده را

سروده ی پنجم در خانه پنجم فریاد می زند، که ای خداوندِ جان و خرد، تو با شاهِ خردِ خویش، که بیناییِ چشمانت است، توانا به دیدنِ آفریدگارت نیستی. آفریدگار دیدنی نیست و هر آن چه دیدنی نباشد، از چنگالِ تیزِ خرد به دور خواهد ماند. برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۴۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

ز نام و نشان و گمان برتر است ...

اگر آفریننده یِ جهان، از نام والاتر است، آیا سزاوار است کتابی به نامِ او نگاشته شود؟ جفت سرودیِ چهارم یکی فریاد می زند که سروده یِ نخست به نامِ مردم است و خداوند از نام و نشان و گمانِ مردم والاتر است و آن یکی پاسخ می دهد که او نگارنده یِ بر شده گوهر هست. به جهان نگاه کنید به خاکِ زیرِ پا و دریاهای اطراف و گنبدِ بالای سر خود را ببنید. کدام گوهر از همه برتر است. آیا آن گوهر، تاجِ گنبد تاج نیست؟ تاجِ گنبد، چه نام دارد؟ آری پردیس. همان ستاره ِ راهنمای شمال و تاجِ گنبد که فردوسی آن را گوهرِ بر شده می داند. رسیدن به آن نگین، رسیدن به پردیس است و کلیدِ آن فره و فره با داد و دِهِش بدست  می آید. برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۳۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

خداوند کیوان و گَردان‌سپهر ...

از جفتِ سوم، شما با آفریدگار آشنا می شوید، خوب اندیشه کنید که نگارنده و آفریننده ای که توانا به آفرینشِ جهان است. کسی که چرخِ گردانِ هفت گنبدِ آسمان می چرخاند و به سه دخترِ زیبایِ آسمان، ماه پایین نشین، ناهید میانه نشین و خورشید بالانشین روشنی بخشیده و می بخشد. برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۱۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

خداوند نام و خداوند جای خداوند روزی ده رهنمای

یکبارِ  دیگر با خود بگویید خداوند به معنیِ دارنده و صاحب است. بگویید آیا من خرد و جان را درونِ خویش دارم؟ آیا من صاحبِ نامی هستم؟ آیا خداوند  جای و نام هستم؟ آیا من صاحبِ مکانی که درونش زندگی می کنم هستم؟ با خود بگویید آیا در درازایِ زندگی به موجودی روزی، داده ام؟ آیا تا به امروز، کسی را راهنمایی کرده ام؟ پاسخِ خردمندانه، آری است.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۰۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:

به نام خداوند جان و خرد کز ...

درود، سروده یِ نخستِ این جفتِ نخست، مقامِ انسان و مردم را فریاد می زند. باید بدانید که خداوندِ جان و خرد، مردم است و معنیِ خداوند در این سروده، صاحب هست. زین پس خود را خداوندِ جان و خرد بدانید. سروده یِ سمت چپ می گوید، والاتر از مردم در جهان نیست. این نخستین پیامِ بیدار باشِ شاهنامه است که تو دارنده یِ این جفتِ ارزشمند هستی.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode