یارب این مائیم و این صدر رفیع مصطفاست
یارب این مائیم و این فرق عزیز مجتباست
یارب این مائیم و این روی زمین یثرب است
کاسمان را هفت پشت از رشک یک رویش دوتاست
خوابگاه مصطفی و کعبه مان از پیش و پس
بارگاه و منبر حنانه مان از چپ و راست
یارب این راحت که ما دیدیم در دوران که دید
یارب این دولت که ماداریم درعالم کراست
یارب این روضه است و این گلهای رنگین زان اوست
یارب این مائیم و این دلهای سنگین زان ماست
در دل سنگ آب و آتش زین سبب رقاص گشت
ای دل ار سنگی پس آخر آتش و آبت کجاست
سرفراز ای مردم دیده کزین هر ذره ای
سرمه از خاک کف پای نبی الانبیاست
سلموا یاقوم بل صلوا علی الصدر الامین
مصطفی ما جاء الا رحمة للعالمین
منت ایزد را بدین گردون اعلا آمدیم
منت ایزد را بدین درگاه والا آمدیم
اشکباران با دل پرآتش و چشم پرآب
همچو ابر تیره از پستی به بالا آمدیم
لب به مدحت برگشاده چون عطارد تاختیم
جان به خدمت بر میان بسته چو جوزا آمدیم
مه بسی بینیم چون بر اوج گردون برشویم
در بسی چینیم چون در قعر دریا آمدیم
از رخ جوزا گل افشانها کند روح الامین
بر سر ما چون در این روضه تماشا آمدیم
حاجب لوانهم جاؤک ما را بار داد
تا نپنداری که بی دستوری اینجا آمدیم
ذره ای بودیم زیر سایه ای پنهان شده
آفتاب دین چو برما تافت پیدا آمدیم
سلموا یاقوم بل صلواعلی الصدر الامین
مصطفی ماجاء الا رحمة للعالمین
ای که هرگز هیچ ملت چون تو پیغمبر نیافت
هیچ دین در دور عالم چون تو دین پرور نیافت
جبرئیل آن پیک حضرت با هزاران پر نور
سایه گرد براقت را بوهم اندر نیافت
آسمان کو بر در رحمت معلق حلقه ایست
همچو کرسی عرش را جز حلقه بر در نیافت
هر که از خاک کف پای تو تاج سر نساخت
دست چون بر کرد تا دستار جوید سرنیافت
خصمت از بهر جراحتهای هفت اندام خویش
گرچه اندر هفت دوزخ جست خاکستر نیافت
جان شیرین داد و از تلخی جان کندن نرست
شور بختی کز نمکدان لبت شکر نیافت
هر که تخم حاجتی درکشت امیدی فکند
بی درودت هیچ ندرود وز کشته خود برنیافت
سلموا یاقوم بل صلواعلی الصدر الامین
مصطفی ماجاء الا رحمة للعالمین
ای دل پر درد تو مهمان سرای جبرئیل
جز چنان دل کی تواند بود جای جبرئیل
آشیان طوطی نطقت برون آسمان
گلستان بلبل نعتت و رأی جبرئیل
آنچه تو بی جبرئیل از راز گفتی با خدای
کس نداند هم تو دانی و خدای جبرئیل
گرچه طاوس ملایک جبرئیل آمد ولیک
هست دیدار همایونت همای جبرئیل
خوب نبود پای طاوسی ز خاک در گهت
چو سر هدهد متوج گشت پای جبرئیل
چون فرود آمد که بود او جبرئیل مصطفی
چون تو پذرفتی که بود آن مصطفای جبرئیل
وحی اگر چه منقطع شد لیک هرساعت فتد
در خم گردون ندای این صدای جبرئیل
سلموا یاقوم بل صلواعلی الصدر الامین
مصطفی ماجاء الا رحمة للعالمین
ای گزیده سالکان گرم رو راه ترا
سرکشان گردن نهاده ریقه جاه ترا
هر سحرگه گنبد آیینه گون برداشته
صد هزاران صیقل پر نور یک آه ترا
آفتاب از کلک زرین بر رخ سیمین ماه
فتح نامه ساخته نصرمن الله ترا
روی مه بشکافتی این بود جرمت والسلام
کان سگان بشکافتند آن روی چون ماه ترا
چون مه نخشب سوی چاه آمدی هر نیم روز
چشمه خورشید اگر دریافتی جاه ترا
غرفهای خلد دهلیزی است ایوان ترا
حلقهای چرخ زنجیریست درگاه ترا
شهپر سیمرغ مشرق باز نگشاید ز هم
تا خروس این حرف ناموزد نکو خواه ترا
سلموا یاقوم بل صلواعلی روح الامین
مصطفی ماجاء الا رحمة للعالمین
ابر رحمت مهتر ازان دست چون جیحون فرست
تشنگان را شربتی گر ممکن است اکنون فرست
گر گشائی چشمه ای زان چشمه پر نم گشا
ور فرستی نافه ای زان نافه پر خون فرست
قصه این خاکبازان را بخواندستی براز
چو پسندیدی به نزد ایزد بیچون فرست
هر دعا کین جمع کرد و هر ثنا کین بنده گفت
بر زمین مگذار و یک یک را سوی گردون فرست
لاف فرزندی نیارم زد درین خضرت ولیک
خدمتی کردم ز حضرت خلعتی بیرون فرست
سیم و زر قدری ندارد نیستم دربند آن
از قبول خویش زنجیری بدین مجنون فرست
یا رسول الله سزاواری که گویم: ای خدا
بر رسول الله درود از هر چه هست افزون فرست
سلموا یاقوم بل صلواعلی روح الامین
مصطفی ماجاء الا رحمة للعالمین
ای دل پر درد وقت آمد بیا درمان بخواه
بایدت صد گنج شادی یک غم ایمان بخواه
هرزمانی گوئی که شد کشت امیدم سخت خشک
ابر رحمت هست بر سر هین بیا باران بخواه
گر همی خواهی ز دست نفس اماره خلاص
هیچ عذری نیست و هم عدلست و هم سلطان بخواه
یا رسول الله حدیث بندگان با حق بگوی
یا ولی الله گناه امت از یزدان بخواه
یا نبی الله به رحمت حجت ایشان بپرس
یا صفی الله به فرصت حاجت ایشان بخواه
یا حبیب الله تو شکر این گرانباران بگوی
یا امین الله تو عذر این گنه کاران بخواه
ما سر رشته صلاح خویشتن گم کرده ایم
هر چه می باید تو دانی و توانی آن بخواه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تمجید و ستایش پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) و مقام والای او میپردازد. شاعر با زبان زیبا و پر احساس، به ویژگیهای منحصر به فرد پیامبر اشاره کرده و بر رحمت او برای جهانیان تأکید میکند. او از مقام والای پیامبر در نزد خداوند سخن میگوید و به عشق و ارادت خود نسبت به او اعتراف میکند. همچنین، شاعر از درد و آلام بشریت صحبت کرده و از الله میخواهد که با لطف و رحمت خود به بندگانش کمک کند. در کل، شعر به تقدیر از پیامبر و درخواست فضل و رحمت از خداوند منتهی میشود.
هوش مصنوعی: خداوندا، این ما هستیم و این جایگاه بلند پیغمبر است. ای کاش این ما هستیم و این سر مقدس امام حسن است.
هوش مصنوعی: ای کاش ما اینجا در سرزمین یثرب هستیم، در حالی که آسمان ما حسادت میکند به زیبایی یک چهره که دو برابر میشود.
هوش مصنوعی: از خوابگاه پیامبر و کعبه، یادوارههایی برای ما باقی مانده است. همچنین از دو طرف این یادوارهها، بارگاه و منبر حنانه نیز وجود دارد که به ما اهمیت این مکانها را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، این آرامشی که ما در این دوران تجربه کردیم، چه نعمت بزرگی است. این مقام و جایگاهی که در این عالم داریم، حقیقتاً برکت و لطف توست.
هوش مصنوعی: پروردگارا، اینجا باغی است سرسبز و پر از گلهای زیبا که از اوست. ما هم در اینجا هستیم و دلهای سنگینی داریم که متعلق به خودمان است.
هوش مصنوعی: دل تو مانند سنگ است که درونش آتش و آب نهفته است. پس چرا همچنان بیحرکت میمانی؟ اگر به حقیقت نگری، باید بدانی که آتش و آب در دل تو وجود دارند.
هوش مصنوعی: ای مردم سرفراز، بدانید که از هر ذرهای از خاک پای نبی، سرمهای ارزشمند به دست میآید.
هوش مصنوعی: ای مردم، سلام بر شما. اما بیایید بر صدر امین، محمد، درود بفرستیم؛ چرا که او جز رحمت برای جهانیان نیامده است.
هوش مصنوعی: ما برای سپاسگزاری از خداوند به این آسمان بلند آمدیم و برای قدردانی از او به این درگاه بزرگ قدم گذاشتیم.
هوش مصنوعی: با دل پر از احساس و چشمانی پر از اشک، مانند ابرهای تیره از پایین به بالا آمدیم.
هوش مصنوعی: زبان به ستایش تو گشودهایم مانند عطارد که به سرعت حرکت میکند. جان را به خدمت تو سپردهایم و همچون دو ستاره جوزا، به پیش تو آمدهایم.
هوش مصنوعی: وقتی به اوج آسمان میرسیم، شاهد زیباییهای زیادی هستیم، و وقتی به عمق دریا فرو میرویم، تجربههای متفاوتی را میچشیم.
هوش مصنوعی: فرشتهای از آسمان بر سر ما گلها را پاشید، زیرا ما به این باغ زیبایی آمدیم و آن را تماشا کردیم.
هوش مصنوعی: وقتی فرستادگان به سوی تو آمدند، آنها باری را بر دوش ما گذاشتند تا فکر نکنی که بدون اجازه و دستور تو اینجا آمدهایم.
هوش مصنوعی: ما در ابتدا همچون ذرهای کوچک و نادیده بودیم که زیر سایهای بزرگ پنهان شده بودیم. اما زمانی که نور حقیقت و آموزههای دین بر ما تابید، شناخته و مشخص شدیم.
هوش مصنوعی: ای مردم! سلام بر شما، بلکه بر محمد، آن پیامبر راستین و امانتدار درود بفرستید. او بهجز رحمت برای جهانیان نیامده است.
هوش مصنوعی: ای کسی که هیچ قوم و ملتی مانند تو پیامبری نیافته و هیچ دینی در سراسر دنیا مانند دین تو پرورش نیافته است.
هوش مصنوعی: جبرئیل، فرشته پیامآور حضرت، با هزاران پر درخشان، نتوانست سایه تو را ببیند و درک کند.
هوش مصنوعی: در اینجا به توصیف یک دایره الهی و آسمانی پرداخته شده است که در بالای در رحمت قرار دارد. این حلقه به نوعی نشانهای از عرش الهی است و هیچ چیز دیگری نمیتواند به جز این حلقه در واقعیت معنوی آن بایستد. به بیان دیگر، این تصویر برای نشان دادن مقامی بالا و خاص در ارتباط با رحمت الهی و عرش به کار رفته است.
هوش مصنوعی: هرکس که برای تو ارزش و مقام قائل نشود، وقتی که دستش را برای طلب مقام و قدرت بلند کند، به چیزی نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: دشمن تو به خاطر زخمهایی که بر هفت عضو بدنش دارد، اگرچه در هفت دوزخ هم بگردد، خاکستر نخواهد یافت.
هوش مصنوعی: زندگیام را با همه تلخیها و دردهایی که داشته است سپری کردم، اما نتوانستم از بخت بد خود فرار کنم، بختی که به جای شکر و خوشی، از لبانت تنها تلخی و غم را میچشید.
هوش مصنوعی: هر کسی که در دل خود امیدی را برای برآورده شدن یک خواسته میکارد، بدون دعای تو هیچ چیزی به دست نخواهد آورد و از محصولی که کاشته، چیزی به دست نمیآورد.
هوش مصنوعی: ای قوم، سلام کنید و بر سینهی مطمئن مصطفی (ص) درود بفرستید، زیرا او جز به عنوان رحمت برای جهانیان نیامده است.
هوش مصنوعی: ای دل پر درد، تو در خانه جبرئیل مهمانی، و جز دلهایی چون تو، هیچ دل دیگری نمیتواند در جایگاه جبرئیل قرار گیرد.
هوش مصنوعی: آشیانهی طوطی سخن تو در بالای آسمان است و گلستان بلبل به وصف تو مشغول است، همچنین نظر جبرئیل نیز به تو معطوف است.
هوش مصنوعی: آنچه تو بدون واسطه جبرئیل از اسرار الهی با خدا گفتی، هیچکس جز تو و خدایی که جبرئیل را خلق کرده، نمیداند.
هوش مصنوعی: اگرچه جبرئیل همانند طاووس فرشتگان به جلوهگری آمده، اما دیدن تو به مراتب از زیبایی و بزرگی او بیشتر است.
هوش مصنوعی: بهتر است که پای طاووس به خاک تو نرسد، چون سر هدهد وقتی به تو توجه کرد، پای جبرئیل هم نخواهد توانست به تو نزدیک شود.
هوش مصنوعی: وقتی جبرئیل فرود آمد، چه کسی او را میشناخت؟ تو که مصطفی را پذیرفتهای، میدانی آن مصطفای جبرئیل کیست.
هوش مصنوعی: وحی ممکن است قطع شده باشد، اما در هر لحظه صدای جبرئیل از آسمان به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: ای مردم، سلام کنید و بر صدر امین، مصطفی (ص)، درود بفرستید. او تنها به عنوان رحمت برای تمامی جهانیان آمده است.
هوش مصنوعی: ای برگزیده و راهنما، کسانی که در مسیر تو هستند، سر به زیر و متواضعانه در مقابل مقام و منزلت تو ایستادهاند.
هوش مصنوعی: هر صبح، گنبدی شفاف و درخشان از آسمان برمیخیزد و هزاران بلور درخشان را به نمایش میگذارد که توجه تو را جلب میکند.
هوش مصنوعی: خورشید از قلم طلایی خود، پیروزینامهای بر چهره نقرهای ماه نوشته است که نشان از نصرت و پیروزی تو دارد.
هوش مصنوعی: تو با زیباییات دل مرا به آتش کشیدی و این همان گناهی است که انجام دادی. حالا مانند سگان که بر روی ماه خیره میشوند، چشمهایی به تو دوختهام.
هوش مصنوعی: وقتی مثل ماه زیبا به سمت چاه آمدی، هر روز اگر زیبایی خورشید را درک کردی، مقام و منزلت تو را میفهمم.
هوش مصنوعی: بهشت مانند اتاقی است که دهلیز شما به آن راه دارد و ورودی شما مانند حلقهای از زنجیر است.
هوش مصنوعی: پرواز سیمرغ از سمت مشرق در زمانی آغاز میشود که خروس این نوید خوش را به زبان آورد. همیشه در انتظار زمان مناسب و نیکو باش.
هوش مصنوعی: ای مردم، سلام بر شما! ولی بهتر است که بر روح بزرگ پیامبر مصطفی درود فرستید؛ او هیچ چیز جز رحمت برای جهانیان به همراه نیاورده است.
هوش مصنوعی: ابرهای رحمت، که از دست خداوند میبارند، بهتر از آنند. مانند جیحون، این باران را برای تشنگان روانه کن تا اگر ممکن است، هماکنون جرعهای از آن را بفرستی.
هوش مصنوعی: اگر چشمی از آن چشمه پرنَما بگشایی، پر از نم و آب خواهد شد. و اگر ابری از آن نافه، پر از خون بریزی، آن نیز خونین خواهد گشت.
هوش مصنوعی: این خاکبازان داستانی دارند که خوب است بخوانی. چون وقتی این داستان را پسندیدی، به درگاه خدایی بیهمتا فرستاده شدی.
هوش مصنوعی: هر دعایی که این بنده به زبان آورد و هر ستایشی که کرد، بر زمین نماند، بلکه باید هر یک را به سوی آسمان ارسال کرد.
هوش مصنوعی: من به هیچعنوان نمیخواهم از فرزندی خودم در این مقام سخن بگویم، اما به هر حال خدمتی انجام دادم و برای من لباسی از جانب آن مقام فرستاده شده است.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر بیان میکند که طلا و نقره ارزش چندانی ندارند و او به آنها وابسته نیست. او از قبول چیزهایی که او را محدود میکنند، پرهیز دارد و برمیخواهد زنجیری که او را به یک عاشق دیوانه تبدیل کرده، دور کند.
هوش مصنوعی: ای پیامبر خدا، شایسته است که بگویم: ای خدا، بر پیامبر خود از هر چیزی که هست، درود و سلام فرست.
هوش مصنوعی: ای قوم، سلام بر شما! اما بهتر است بر روح امین، پیامبر مصطفی، درود بفرستید، زیرا او نیامده جز به عنوان رحمت برای جهانیان.
هوش مصنوعی: ای دلِ پُر از درد، زمان آن رسیده که برای درمان خود درخواست کنی. برای تو لازم است که صد گنج از شادی به دست آوری، اما یک غم برای ایمان خود هم طلب کن.
هوش مصنوعی: هر وقت احساس کردی که امیدهایت خشک شده و دیگر خبری از بارش رحمت نیست، بدان که هنوز زمان مناسبی برای درخواست برکت و باران وجود دارد. پس بیا و دعای باران را به زبان بیاور.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از دست نفس اماره رهایی یابی، هیچ عذر و بهانهای وجود ندارد و این خواسته هم عادلانه است و هم قدرتمند.
هوش مصنوعی: ای پیامبر خدا، سخن بندگان را با خداوند در میان بگذار و ای ولی خدا، از پروردگار برای گناهان امت عذرخواهی کن.
هوش مصنوعی: ای پیغمبر خدا، از رحمت خدا به حوائج و نیازهای خود بپرس یا ای خالص و پاک خدا، از فرصت زندگی برای برآورده شدن خواستههای آنها درخواست کن.
هوش مصنوعی: ای دوست خدا، از بارانهای رحمت سپاسگزاری کن و ای نماینده خدا، از این گنهکاران عذرخواهی کن.
هوش مصنوعی: ما در یافتن راه درست زندگی خود دچار سردرگمی شدهایم. هر چیزی که باید بدانیم و توانایی انجامش را داریم، فقط تو میدانی و از تو انتظار داریم که آن را بخواهی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.