صاحبا گرچه ز جودت شکر دارم
پیش ازین واکنون به تو امیدوارم
کز نصاب جاه محرومم نداری
این امید از عین لطفت چشم دارم
اسبکی دادی پریرم کاندرین ره
با وجودش نه پیاده نه سوارم
گر کسی گوید مرا کاین بارگی چیست
من چه گویم یا جوابش چون گذارم
گر بگویم خود خریدم ننگم آید
ور بگویم خواجه دادم شرمسارم
نیست فربه تا بدیگش در بجوشم
ننگم آید کش به قصابان سپارم
نیست لایق باز اصطبلت سپردن
اینقدر باشد خرد آموزگارم
می نیارم داشت مخفی زانکه یاری
صوفیانه گفت خواهم زانکه یارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.