روز فطرت چو دست قدرت ساخت
از منی قرطه پرند مرا
حبس صلبم قرارگاه آمد
پس رحم کرد شهربند مرا
زان مضایق چو لطف مبدا خلق
بگذرانید بی گزند مرا
دایه مهربان به مهد اندر
داشت دربند روز چند مرا
پس از آن از ادیب علم آموز
ادب و زجر بود و پند مرا
جنس او گرچه بود تلخ مذاق
کام دل داشت همچو قند مرا
هر شب و صبح چرخ مجمره شکل
ز اختران سوختی سپند مرا
بنده دل شدم مرید مراد
تا هوی کرد دردمند مرا
زلف شیرازیان آهو چشم
پای دام آمد و کمند مرا
معجر دلبران یغما کرد
در خم طره پای بند مرا
از به هر چشم شوخ لعبت باز
لعبتان طراز و چند مرا
چون از آن بیدلی شدم آزاد
حرص در بندگی فکند مرا
سهوی افتاد بر جهان و آورد
نظر شاه در پسند مرا
غلطی رفت بر سپهر و فزود
روزکی چند بادکند مرا
پست گشتم ز بندگی و نکرد
پستی همت بلند مرا
بنده وارم گرفت اسیر و نداد
یارئیی طالع نژند مرا
برگ ترتیب جاه و سود و زیان
بیخ شادی ز دل بکند مرا
زیر پالان کشید همچو خران
انده اشهب و سمند مرا
همچو انعام ضال و حیران کرد
طلب گاو و گوسپند مرا
دوستان کم شدند و بفزودند
دشمنان از هزار و اند مرا
غیرت دوستان حزینم کرد
حسد دشمنان نژند مرا
نظر حاسدان چو دید که کرد
نظر خسرو ارجمند مرا
بند فرزین مکرشان بگشاد
زآهنین بند مستمند مرا
چکنم گوئی آفرید خدای
از پی بیدلی و بند مرا
همه در بند بر زیان آمد
مایه عمر سودمند مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حال و هوای زندگی فردی میپردازد که در بندهای مختلفی گرفتار شده است. شاعر ابتدا از قدرت خداوند یاد میکند که او را از وضعیت سخت رهایی میبخشد، و از رحمت و لطفی که به او میشود، سخن میگوید. او در دوران کودکی تحت سرپرستی و آموزش مشفقانه بزرگ شده و با یادگیری ادب و پند، در زندگی با تلخیهایی مواجه شده است.
او همچنین به عشق و زیبایی چهرهٔ معشوق اشاره دارد که او را به دام میاندازد و در عین حال احساس بندگی و دلتنگی را تجربه میکند. با گذشت زمان، او دچار مشکلات و بحرانهایی میشود و به کمبود یاری از دوستان و افزایش دشمنان اشاره دارد.
شاعر در نهایت به احساس ناامیدی و حسرت از دنیاست و بر این نکته تأکید دارد که تمام این بندها و گرفتاریها، عواقب زندگی دنیوی او هستند. او از خداوند درخواست میکند که او را در این بندها رها کند تا بتواند به زندگی سودمندتری برسد.
هوش مصنوعی: در روز قیامت که قدرت خداوند احساس شود، مرا از این حالت ناپایدار جدا کرده و به مقام والاتری برسان.
هوش مصنوعی: وقتی در قید و بندهای زندگی گرفتار شدم، شاه بر من رحمت آورد و مرا آزاد کرد.
هوش مصنوعی: از آن دشواریها و تنگناها که خالق عالم از آن عبور میدهد، مرا بی زیان رها کن.
هوش مصنوعی: مادر مهربان من چند روزی مرا در آغوش خود نگاه داشت.
هوش مصنوعی: پس از آن، از آموزگار ادب که با علم و مهارت خود به من سختیها و نصیحتها را آموخت.
هوش مصنوعی: با اینکه او از نظر خودی خوشایند و خوش مزه نیست، اما برای من مثل قند شیرین و دلپذیر است.
هوش مصنوعی: هر شب و صبح، مانند چرخ بزرگی که از ستارهها ساخته شده، شعلهای در دل من روشن میشود.
هوش مصنوعی: من خود را مطیع و پیرو خواستههای قلبیام کردهام، تا زمانی که دردمند به من توجه و عنایت کند.
هوش مصنوعی: زلفها و موهای زیبای شیرازیان مانند چشمان آهو هستند و من در دام این زیبایی گرفتار شدهام.
هوش مصنوعی: دلبرانی که زیباییهایشان قلبها را میرباید، در حالت خمیده موهایشان مرا اسیر کردهاند.
هوش مصنوعی: هر چشمی که به زیبایی تو بخورد، مانند باز که برای شکار پرواز میکند، بازیهای تو را تماشا میکند و من را در میان این زیباییها و بازیها گم کرده است.
هوش مصنوعی: وقتی از این دلتنگی رها شدم، وسوسههای خواستههایم مثل زنجیر مرا به بند کشید.
هوش مصنوعی: به طور تصادفی چیزی در جهان پیش آمد و نظر شاه به من جلب شد.
هوش مصنوعی: یک اشتباه در آسمان پیش آمد و چند روزی بر من سخت گذشت.
هوش مصنوعی: من از حقارت بندگی خسته شدم و ارادهی بلند من هیچ وقت اجازه نداد که به پستی دچار شوم.
هوش مصنوعی: من به مانند یک بنده در دام عشق گرفتار شدم، و یارم با وجود مصیبتهایی که دارم، به من کمک نکرد.
هوش مصنوعی: دلخوشی و شادمانی من را تحت تأثیر موقعیتها و نفع و ضررها قرار نده.
هوش مصنوعی: به زیر بار زحمت و فشار، مانند خرها، اندوه و غم خود را تحمل میکنم و از زندگی سخت و دشواری که دارم رنج میبرم.
هوش مصنوعی: مانند چهارپایان سرگردان، من را به دنبال گاو و گوسفند به جستجو واداشت.
هوش مصنوعی: دوستان کم شدهاند و بر دشمنانم افزوده شده است، به اندازهای که از هزار هم بیشترند.
هوش مصنوعی: غیرت و حساسیت دوستانم موجب ناراحتی و اندوه من شده است و حسادت دشمنانم نیز باعث آزار و رنج من شده است.
هوش مصنوعی: زمانی که حسودان متوجه شدند که خسرو گرامی به من توجه کرده است،.
هوش مصنوعی: با رهایی از ترفندهای مکارانه، زنجیرهای سخت و بیرحم بر دوش من، آزاد شد.
هوش مصنوعی: چه کار کنم، انگار خداوند مرا به خاطر بیحوصلگی و اسیریام آفریده است.
هوش مصنوعی: همه در مشکلات و گرفتاریها گرفتارند، اما من از زندگیام بهرهمند شدهام و از آن سود میبرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.