خورشید رخت چون ز سر کوی برآید
فریاد زن و مرد زهر سوی برآید
مه کاسته زانروی برآید که به خوبی
هر شب نتواند که چو آن روی برآید
مرد ارشنود بوی تو از زن ببرد مهر
زن گر نگرد سوی تو از شوی برآید
چون قد تو کی سرو دلارای بروید
چون روی تو کی لاله خود روی برآید
بر دیده من پای نه ای سرو سهی قد
نه سرو سهی قد ز لب جوی برآید
یارب چه بلائی که چو بالا بنمائی
فریاد ز عشاق بلا جوی برآید
گر ناله دلها شنوی در شب تیره
از هر خم زلف تو دو صد موی برآید
دانی که من از زلف تو کی دست بدارم
آن روز که از ناخن من موی برآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.