پرده وهم برانداز بتا، تات ببینند
تا که سیرت عرب و کرد و لر وفات ببینند
مات مائیم چو آئینه به رخسار دلارات
کاش در ظاهر و باطن هم چون مات ببینند
به سر و پای تو سوگند که بی پا و سران را
سر آن است که پیوسته سراپات ببینند
شکرافشان، که همه لعل شکرخات ببوسند
روی بنما که همه طلعت زیبات ببینند
ای به بالا همه والا و به قامت چو قیامت
قد برافراز که در عالم بالات ببینند
پایداری کن و پا بر سر این دار فنا، نه
تا که بردار حواری چو مسیحات ببینند
«حاجبا» از حجب وهم برون آی خدا را
تا که بین همه با دیده بینات ببینند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.