صبح عطسه زد یار، با وفا
گشت مشک بو، عطسه صبا
خون ز عارضش بر زمین چکید
شد زمین بهشت از، گل و گیا
تا صبا کشید از رخش نقاب
بر طلوع داد صبح را صلا
خضر تشنه تر، از سکندر است
در، چه فناست چشمه بقا
در فنا مرا، دولت بقاست
چون بقای مرد هست در فنا
چیست امر خیر غیر صلح کل
چیست کار نیک به از این تو را
گر برون رود زشتی از جهان
کی برون رود ز اهل ری ریا
خیر و نیکوئی در خفا نکوست
فسق در خفاست خیر بر ملا
از حجاب وهم «حاجبا» درآ
تا شود، به غیر ثابت ادعا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشتبه شوی کی تو با خدا
حق و مشتبه این سخن چرا
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.