اگنون که گذشته ز شب تیره دو پاس است
زی باده کشان نوبت تبدیل لباس است
از سر فکند شیخ بخلوتگه رندان
آن خرقه صد پاره که پشمینه پلاس است
در هندسه بینی دهن شیخ و لب جام
دو دائره کان هر دو بیک نقطه مماس است
گوید که بتدقیق نظر حرمت می نی
در نص صریح است و نه در حکم قیاس است
بل در نظر شرع که از قاعده عقل
ترتیب مبانیش بتاسیس اساس است
هنگام کلال از الم و خستگی روح
واجب بود این جرعه که ترویج حواس است
معجون مفرح که کند تربیت عقل
در نزد خردمند چه باک است و چه باس است
در مجلس خاصش سخن از باده و ساغر
در محفل عامش سخن از حیض و نفاس است
هر کس که شود تابع این شیخک نسناس
بی شبهه توان گفت که از ارذل ناس است