آشکارا، روز طعن و لعن زندان میکنی
شب نهانی روی در کوی لوندان میکنی
روزها بیگانه، شبها آشنائی، آفرین
شیخنا بر تو که رندیها برندان میکنی
پابکش از بیخودی، بردار دست از بیخودان
ای مدلس چون تو کار خود پسندان میکنی
پیر گشتی، ریخت دندانت، ز لعل کودکان
باب دندان می پسندی آب دندان میکنی
باده نوشانی که با ایشان کشی می تا سحر
از ریاشان صبحدم در حبس و زندان میکنی
در حضور عامه با یاران همدم از جفا
چهره را از سخت روئی همچو سندان میکنی
خویش را بر منبر و انبوه را بر ریش خویش
ای مزور تا بکی گریان و خندان میکنی
عیب رندان میکنی روز و شب از سالوس و زرق
روز و شب باز آنچه رندان میکنند آن میکنی
لعن بر منبر مکن چندان بشیطان ای لعین
هر چه شیطان کرده تو شیطان، دو چندان میکنی
با چنین عیب و دغل بر خلق کردی مشتبه
کار را، شیخا مگر تو چشم بندان میکنی
اینهمه سهل است شیخا یک سخن دارم بتو
تا بکی آزار جان مستمندان میکنی
دعوی هوش و خرد داری تو بیهوشا، چرا
این همه نا بخردی با هوشمندان میکنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نقد رفتارهای دوگانه و ریاکارانه افرادی میپردازد که در روز به صورت ظاهری مذهبی و متعهد عمل میکنند، اما در شب و به دور از چشم مردم، کارهایی خلاف این را انجام میدهند. او به شیخ و رهبران مذهبی اشاره میکند که به جای هدایت درست مردم، از ریا و دغلکاری بهره میبرند و با این رفتارها، باعث جریحهدار شدن احساسات مستمندان میشوند. شاعر به زبان تند و انتقادی، این تضادها را زیر سؤال میبرد و به ریاکاران میگوید که رفتارهای ناپسند خود را متوقف کنند و به جای نفاق، صداقت را پیشه کنند. در نهایت، او به این نکته تأکید دارد که خرد و دانش واقعی، با رفتارهای ناپسند تناقض دارد.
هوش مصنوعی: تو به روشنی در روز دشمنی میکنی و در شب به طور مخفی در کوچههای زیبا طعنه میزنی.
هوش مصنوعی: در روزها با دیگران هستی، اما شبها در کنار آشنایانت، و ای شیخ، به تو درود که از راههای زیرکانه و فریبنده به دیگران یاد میدهی.
هوش مصنوعی: به خودت بیا و از حالة بیخودی بیرون بیا، ای کسی که مثل تو فقط به کار خود و سلیقههای شخصی توجه میکنی.
هوش مصنوعی: پیر شدی، دندانهایت ریخته و حالا به رنگ زیبا و شاداب بچهها نگاه میکنی و به آن دندانها حسرت میخوری.
هوش مصنوعی: در اینجا به افرادی اشاره میشود که هنگام نوشیدن مشروبات الکلی، به خاطر ریاکاری و تظاهرشان، صبحگاهی را در حبس و زندان احساس میکنند. به نوعی، فردی که با این افراد مشغول خوشگذرانی است، تحت تأثیر رفتار و نفاق آنها قرار میگیرد و در واقع خود را در محدودیتهای آنها مییابد.
هوش مصنوعی: در جمع دوستان و در میان مردم، به خاطر بدیها و ناراحتیها، چهرهات را به سختی و بیاحساسی مانند سندان نشان میدهی.
هوش مصنوعی: ای مرد فریبکار، چرا خود را بر منبر نشاندهای و به جمعیت تکیه کردهای؟ تا کی ادامه خواهی داد که در حالی که اشک میریزی، لبخند به لب داشته باشی؟
هوش مصنوعی: تو به عیبجویی و انتقاد از رندان مشغولی و در این کار هر روز و هر شب دقت میکنی، اما خودت نیز به همان شیوهای که رندان رفتار میکنند، عمل میکنی.
هوش مصنوعی: بر روی منبر به شیطان بد و بیراه نگو، زیرا تو با این کار خود، بدیهای او را دو برابر میکنی.
هوش مصنوعی: با این همه عیب و نیرنگ، تو مردم را در کار خود گمراه کردهای، ای شیخ، آیا تو چشمها را بستهای تا حقیقت را نبینند؟
هوش مصنوعی: این کارها خیلی ساده است، ای شیخ! من یک حرف بیشتر ندارم که به تو بگویم: تا کی میخواهی به جان نیازمندان آزار برسانی؟
هوش مصنوعی: تو ادعای هوش و ذکاوت داری، اما چرا اینقدر نادانی و بیخردی را در برابر اهل خرد نشان میدهی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.