رفتم بدر پیر خرابات تو بودی
رفتم بدر شیخ مناجات تو بودی
در کعبه و در دیر بهر مامن و مسکن
چون حلقه زدم، قبله حاجات تو بودی
عالم همه دیدم که بجز اسم و صفت نیست
نیکو نگرستم همه را ذات تو بودی
گیتی همه را در عدم صرف بدیدم
نفی همه را صورت اثبات تو بودی
ذرات جهان راز عدمها بسوی خویش
آوردی و اندر همه ذرات تو بودی
مافات مضی عمر من از دست بدر رفت
حمدالک چون حاصل مافات تو بودی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.