هر جا سخن از شکر و قند و عسل استی
قند لب شیرین تو ضرب المثل استی
هرسو که سرایند حدیث از گل و از مل
لعل تو و رخسار تو نعم البدل استی
صبح است بیا حی علی گوی هله باز
بر باده دوشینه که خیرالعمل استی
جانم بفدای تو که از مجلس دوشین
گفتند حریفان که تو از من خجل استی
ما دزد تبه کار و تو شرمنده ز رفتار
قربان تو گردم ز چه رو منفعل استی
هر شب که گذاری قدم ایشیخ در این بزم
عیش و طرب باده کشان زین قبل استی
یکعمر ریا کردی و امروز بغیر از
یکدلق ملمع چه ترا ما حصل استی
نه یار عقاری و نه همکار قماری
ای عربده جو شیخ که دزد و دغل استی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.