بتی شیرین لب اما ترشروی و تند خو دارم
نگاری بدقمار و تلخگوی و جنگجو دارم
همه اسب جفا تا زد، همه نرد دغل بازد
بخوی زشت مینازد که من روی نکو دارم
ز جورش با رخی شادان دلی دارم زغم پژمان
که گریه با لب خندان چو مینا در گلو دارم
گهی غنج و دلال آرد، گهی رنج و ملال آرد
گهی خونم حلال آرد چو باوی گفتگو دارم
از آن چشم و ازان ابرو و از آن زلف و از آن گیسو
بکین صف بسته روبر رو سپاهی جنگجو دارم
بتا تا چند کید و کین، تلطف کن دمی بنشین
بفرما زان لب شیرین که دشنام آرزو دارم
مرا در مجمع رندان بفحش و ناسزا چندان
مکن با خاک ره یکسان که من نیز آبرو دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف معشوقی میپردازد که ویژگیهای متناقضی دارد. او را به عنوان دلبری شیرینلب اما ترشرو و تندخو معرفی میکند. معشوقش به قمار و تلخی زبان معروف است و شاعر به سختیهای عشق و جدال با او اشاره میکند. با وجود رنجهای ناشی از رابطه، او از زیباییهای معشوقش و لحظات شاد زندگیاش سخن میگوید. شاعر از طرفی حسرت و غم را در دل دارد و از طرف دیگر به عشق و جذابیت معشوق اعتراف میکند. او از معشوق میخواهد که کمی از کینه و دشمنیاش بکاهد و به لبهای شیرینش اشاره میکند که آرزوی او را برآورده کند. در انتها، شاعر از لزوم حفظ آبرو در جمع رندان و دوری از فحش و ناسزا صحبت میکند.
هوش مصنوعی: من دختری دارم که لبهایش شیرین است اما خلق و خویش تند و ترش است. او خود را درگیر قمار میکند و به همین دلیل زبانش تلخ و گفتگوهایش همیشه جنگجویانه است.
هوش مصنوعی: همهٔ افرادی که با بیرحمی و فریبکاری رفتار میکنند، به خود میبالند که من زیبایی و خوشصورتی دارم.
هوش مصنوعی: از محنتی که از محبت کسی میکشم، با دل شاد زندگی میکنم. اما در عین حال، غم در دلم است که مانند گریهای است با لبخند. این احساس را همچون مینا که گلویش پر از صدای دلنشین است، تجربه میکنم.
هوش مصنوعی: گاهی با زیبایی و ناز و کرشمه دل را خوش میکند، گاهی هم غم و اندوه به دل میآورد. گاه از شدت عشق و گفتگو با محبوب، تمام خونسردیام را به خطر میاندازم.
هوش مصنوعی: چشم و ابرو و موهای زیبای تو باعث شده که دل من به شدت به تو وابسته شود، مانند سربازانی که در جبهه جنگ ایستادهاند و آماده نبرد هستند.
هوش مصنوعی: عزیزم، تا کی به من بیرحمی و کینهورزی میکنی؟ لطفا کمی بنشین و با من صحبت کن و از آن لب شیرینت بگو، زیرا من به ناچار و آرزومند دشنام میزنم.
هوش مصنوعی: در جمع رندان و اهل دل، به من فحش و ناسزا نده، چرا که من هم مانند دیگران حرمت و آبرو دارم و نمیخواهم با خاک و بیاحترامی در یک سطح قرار بگیرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به دست بسته دستی در سخاوت چون سبو دارم
که چندین جام خالی را زاحسان سرخ رو دارم
چه با من می تواند کرد درد و داغ ناکامی
که من دارالامانی چون دل بی آرزو دارم
مرا در حلقه آزادگان این سرفرازی بس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.