گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

چون شود سردی فزون کار می و ساغر کنم

چون فزونتر گشت، می در ساغر افزونتر کنم

فصل دی چون با حریفان شورش از سرما کند

من بجام و ساغر می شورش دیگر کنم

چون همه صحن چمن در زیر برف آمد نهان

حجره را صد بار از صحن چمن بهتر کنم

چون شعاع خسر و خاور بما گرمی نداد

طعنه ها با جام می بر خسرو خاور کنم

چون بیک محضر فتد سودای من با شیخ شهر

او ز من تسخر کند من نیز از او تسخر کنم

میخرد نقد مرا با وعده فردای حشر

من سفیهم گر چنین بیعی در این محضر کنم

شیخ میگوید که باشد وعده غفران دروغ

کافرم گر این سخن را من از او باور کنم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
حافظ

من نه آن رندم که تَرکِ شاهد و ساغر کنم

محتسب داند که من این کارها کمتر کنم

من که عیبِ توبه‌کاران کرده باشم بارها

توبه از مِی وقتِ گُل دیوانه باشم گر کنم

عشق دردانه‌ست و من غَوّاص و دریا میکده

[...]

نظام قاری

من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم

محتسب داند که من کاری چنین کمتر کنم

ایخوش آنساعت که صوفی موجزن در بر کنم

فخر بر جمله قدک پوشان بحرو برکنم

چند ازین رو جامه گردانم بدان روی دگر

[...]

امیرعلیشیر نوایی

در خرابات ار شبی میل قدح کمتر کنم

عذر آن را روزها اندر سر ساغر کنم

خواهم از داغ جفا وز زخم گردون لاله‌وار

خاک و خون بر سر کنم وز خاک و خون سر بر کنم

تا که در آتشگه دیر مغانم شعله‌سان

[...]

نظیری نیشابوری

چند در دل آرزو را خاک غم بر سر کنم

آتشی را تا به کی در زیر خاکستر کنم

چند بینم خواری و در سینه دزدم تیر آه

شعله را تا کی نگهبانی به بال و پر کنم

زاریم گویا اثر دارد که امشب بر درش

[...]

قدسی مشهدی

کی به غیر از دیدنش اندیشه دیگر کنم

چون نظر هرجا شوم گم، سر ز مژگان بر کنم

حال دل خاطرنشان او کنم روز وصال

گر دهد نظاره‌ام فرصت که چشمی تر کنم

چون خیال عافیت بندم، بسوزم خویش را

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه