بگو با این دل زارم کشد جور و جفا تا کی؟
کجایی لذت شادی، غم و درد و بلا تا کی؟
شدم بیگانه از خویش و نگشت او آشنا با من
کند بیگانگی چندین به من آن آشنا تا کی؟
مکن قصد چو من در ره فتاده از برای تو
ز حد بگذشت مشتاقی نیایی سوی ما تا کی؟
دلم طاقت نمیآرد تو هم انصاف پیش آور
ز تو جور و جفا چندین ز من مهر و وفا تا کی؟
برو ای جان از آن گلزار بویی سوی من آور
کشیدن منّت بسیار از باد صبا تا کی؟
گشایندم قبا تا من بیاسایم ز عمر خود
گره در دل مرا باشد از آن بند قبا تا کی؟
گر او را کشتنی باشد بکش ورنه کن آزادش
بود در دست تو محیی اسیر و مبتلا تا کی؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.