فریاد ز دست صبر نافرموده
چون شمع ز گریه شد تنم فرسوده
با گریه شوقم چه کند صبر تنک؟
باران تندست و بام نااندوده
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
فریاد ز دست صبر نافرموده
چون شمع ز گریه شد تنم فرسوده
با گریه شوقم چه کند صبر تنک؟
باران تندست و بام نااندوده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر از صبر خود ناتوان است و به مانند شمعی که به خاطر گریه ذوب شده، خسته و فرسوده است. او نگران است که صبرش چگونه میتواند با اشتیاقی که دارد، کنار بیاید، در حالی که باران شدیدی میبارد و سقفش دچار مشکل است.
هوش مصنوعی: فریاد میزنم از دست صبر، زیرا مثل شمع، از گریه به شدت ضعیف و فرسوده شدهام.
هوش مصنوعی: با اشک و شوقی که در دلم دارم، چگونه میتوانم تحمل کنم؟ باران تند میبارد و سقف خانهام ناپوشیده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
افسوس که عمر رفت بر بیهوده
هم لقمه حرام و هم نفس آلوده
فرمودهٔ ناکرده پشیمانم کرد
افسوس ز کردههای نافرموده
دوش آمد دست سوده و آسوده
آسوده ز رنج و مشک بر مه سوده
پالوده ز دست با سلخ آلوده؟
آلوده ز شادی و ز غم پالوده
ای در طلب تو عمر من فرسوده
نابوده شده با تو دمی تا بوده
بر سفره انتظار خون جگرم
شد از پی حلوای لبت پالوده
افسوس که عمر رفت بر بیهوده
هم لقمه حرام هم نفس آلوده
فرمودهٔ ناکرده پشیمانم کرد
هیهات زکرده های نافرموده
از تهمت خصم نیستم آسوده
تا چند مرا طعنه زند نابوده
حال من بیچاره مثال گرگست
یوسف ندریده و دهن آلوده
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.