با آن که چو مهر، یار تنها گذرست
پیوسته مرا ز رشک، خون در جگرست
کان یار که چشم یاری از او دارم
صد ره از من به خود گرفتارترست
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
با آن که چو مهر، یار تنها گذرست
پیوسته مرا ز رشک، خون در جگرست
کان یار که چشم یاری از او دارم
صد ره از من به خود گرفتارترست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات بیان میکند که علیرغم تنهایی خود، احساس غم و حسرتی عمیق در دل دارد. او به یاری که چشم امیدش به اوست اشاره میکند و بیان میکند که این یار، به رغم اینکه او را نمیبیند، به طرز مضاعف درگیر مشکلات و گرفتاریهایی است. این احساس همدردی و نگرانی نشاندهنده ی عمق عشق و وابستگی شاعر به یار خود است.
هوش مصنوعی: هرچند که محبوب من مانند خورشید از کنارم دور است، اما همیشه از حسادت و غم در درونم ناراحتم.
هوش مصنوعی: دوست من که انتظار کمک و همراهی او را دارم، در واقع بیشتر از من در مشکلات و دشواریها گرفتار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شنگرف چکانیده ترا بر شکرست
مشکین زلفت شکسته گرد قمرست
حورات مگر مادر و غلمان پدرست
کاین صورت تو ز آدمی خوبترست
در عالم اگر فلک اگر ماه و خورست
از بادهٔ مستی تو پیمانه خورست
فارغ زجهانی و جهان غیر تو نیست
بیرون زمکانی و مکان از تو پرست
ای شاه ز بزم تو جهان را خبرست
در بزم تو امشب آفتاب دگرست
وین آتش کاسمان ازو در خطرست
چون بنگرم از هیبت تو یک شررست
فرمان تو بر جهان قضای دگرست
کلک تو گرهگشای بند قدرست
هر نامه که در نظم امور بشرست
توقیع برو ابوالمعالی عمرست
عشق رخ تو که کیمیای خطرست
از یک جو او دو کون زیر و زبرست
چون سرپیچم از تو چو هر روز مرا
همچون رخ تو، عشق رخت، تازهترست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.