گنجور

 
قدسی مشهدی

ز دل پیش از فراقت آه دردآلود برخیزد

به هرجا برفروزد آتش آنجا دود برخیزد

طبیبم بر سر بالین نمی‌آید وگر آید

چو گل کآید پس از سالی نشیند زود برخیزد

ز بس آفاق را پر کردم از آوازه شیون

ترنم ره نیابد کز لب داوود برخیزد