ز دل پیش از فراقت آه دردآلود برخیزد
به هرجا برفروزد آتش آنجا دود برخیزد
طبیبم بر سر بالین نمیآید وگر آید
چو گل کآید پس از سالی نشیند زود برخیزد
ز بس آفاق را پر کردم از آوازه شیون
ترنم ره نیابد کز لب داوود برخیزد