گنجور

 
قدسی مشهدی

ای عندلیب وصل، هم‌آواز کیستی

دمساز ما غم است، تو دمساز کیستی

نشنیده صوت مطرب غم، آنکه گویدم

آتش‌پرست شعله آواز کیستی

نگذاشت رشک، ورنه جمالت نمودمی

آن را که گفت شیفته ناز کیستی

قدسی ز حال خویشتن آگه نیابمت

بیخود چنین ز چشم فسونساز کیستی