شمعیم و تن ز اشک دمادم گداختیم
داغیم و از تبسم مرهم گداختیم
از بس که کردهایم به غم، خویش را غلط
غم ناتوان و ما ز تب غم گداختیم
ای جان برو، چو عهد دلم تازه کرد غم
کز اختلاط ساخته هم، گداختیم
در مهر شعله ز آتش پروانه سوختیم
در عشق گل ز غیرت شبنم گداختیم
کس تهمت شفا ننهد بر مریض عشق
قدسی ز لاف عیسی مریم گداختیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.