به شهرعشق نه روز و نه هفته است و نه سالی
چو درگذشت زمان نیست غیر خواب و خیالی
بیار ساقی می ای که پیر باده فروشش
نهفته در خم یا شیشه یا سبو دو سه سالی
مگر به همت پیر مغان لطف تو بتوان
ز روی آینۀ دل زدود زنگ ملالی
قیاس میکنم ابروی او به صفحۀ عارض
بروی ماه شب چارده ز مشک هلالی
خوشست تلخی عمرم بدین امید که باشد
همیشه از پی شام فراق صبح وصالی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
منم به کنج خرابات عشق شیفته حالی
شراب جرعه دردی قدح شکسته سفالی
نه بر سرم ز کریمان دهر منت لطفی
نه بر دلم ز لئیمان شهر گرد ملالی
به فرق من ننهاده قضا عمامه جاهی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.