از کوی نیک نامی باید قدم کشیدن
یا خط عاشقی را بر سر قلم کشیدن
گر او جفا پسندد بر عاشقان مسکین
ما نیز می پسندیم از وی ستم کشیدن
ابرو کمانم ار تیر بر قصد جان گشاید
دلکشتر آید از وی ابرو بهم کشیدن
واعظ برو که ما خود از توبه کردیم
در کفر عشق رسم است دم از بدم کشیدن
از جور او شکایت کفر است زانکه در عشق
شرط صمد پرستی است ناز صنم کشیدن
پیر مغان به جامم یک جرعه بادۀ ناب
افکند و فارغم کرد از جام جَم کشیدن
تا از عنایت دوست پشت و دلم قوی شد
بر پشت من شد آسان بار ستم کشیدن
گر پرده های گیسو از چهره برگشاید
بر حرف آفرینش خواهد قلم کشیدن
گر گندمی ز خالت افتد به دست آدم
آسان نماید او را پای از ارم کشیدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.