بخش ۷۳ - پیدا کردن تفکر که برای چه می باید
بدان که آدمی را در ظلمت و جهل آفریده اند و در جهل وی را به نوری حاجت است که از آن ظلمت بیرون آید و راه به کار خویش داند که چه می باید کرد و از کدام سو باید رفت، از سوی دنیا یا از سوی آخرت. و به خود مشغول می باید بود یا به حق؟ و این پیدا نشود الا به نور معرفت. و نور معرفت از تفکر پدید آید، چنان که کسی در تاریکی عاجز باشد و راه نبرد، سنگ بر آهن زند تا از وی نور آتش پدید آید و چراغ برافروزد. از آن چراغ حالت وی بگردد تا بینا شود و راه از بی راهی بشناسد، پس رفتن گیرد. همچنین مثل آن دو علم که اصل است و میان ایشان جمع می باید کرد تا معرفت سیم تولد کند چون سنگ و آهن است و مثل تفکر چون زدن سنگ است بر آهن و مثل معرفت چون نور است که از وی پدید آید تا از آن حالت دل بگردد و چون حال دل بگردد کار و عمل بگردد، چون بدید مثلا که اخرت بهتر است پشت با دنیا کند و روی به آخرت آرد.
پس تفکر برای سه چیز است: معرفتی و حالتی و عملی، ولکن عمل تبع حالت است و حالت تبع معرفت است و معرفت تبع تفکر است، پس اصل و کلید همه خیرات است و فضیلت وی بدین پیدا شود.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.