گنجور

 
قوامی رازی

کار تو به آسمان رسیدست

عشقت به همه جهان رسیدست

اسب تو به مرغزار رفتست

مرغ تو به آشیان رسیدست

تو فتنه آخرالزمانی

این پیک به این زمان رسیدست

گستاخ شدست دست عشقت

در کیسه این و آن رسیدست

در عشق تو سود ما زیان است

تا کار به سوزیان رسیدست

امروز مرا که از تو دورم

فریاد به آسمان رسیدست

دریاب که از لب تو دریا

کشتی به میان میان رسیدست

قربان فراق شد قوامی

کش کار ز غم به جان رسیدست

مارا ز غم عشق تو دیرست

تاکارد به استخوان رسیدست