در عشقم آرزوست که دل را طرب دهم
تا صد هزار بوسه بر آن چشم و لب دهم
از رشگ این دو دیده و از رشگ آن دو لب
هم نقل طرفه سازم و هم می عجب دهم
دل را که سغبه تو کنم بی غرض کنم
جان را که مالش تو دهم بی سبب دهم
منشور آفتاب ز درگاه آسمان
آنکه رسد که حسن تو را من لقب دهم
چون شاخ رز به فصل خزان زرد و لاغرم
تاگفته ای که از خم زلفت عنب دهم
دل بی ادب شدست تقاضا همی کند
تا من ز باده لبت او را طرب دهم
گیرم که مستئی ندهی دلبرا مرا
چندان بده که در خور این بی ادب دهم
گفتی قوامیا چه دوی گرد من به روز
من بار عاشقان جفاکش به شب دهم
ای یار مهربان پس اگر عاشقان تو
ور زند مهر دل نه که من مهر لب دهم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر آرزو دارد که دل و جان خود را با عشق معشوقش پر کند و به او بوسه و محبت دهد. او از زیباییها و جذابیتهای چشمان و لبهای معشوقش سخن میگوید و میخواهد دلش را با شراب لبهای او شاداب کند. شاعر همچنین از بیادبی دلش و درخواستهایش برای مستی از عشق مینویسد و ابراز میکند که حتی اگر معشوق به او توجه نکند، باز هم او آماده است تا عشق و محبتش را به دیگران تقدیم کند. در انتها، او از معشوق میخواهد که با روحیهای مهربان به عاشقان پاسخ دهد.
هوش مصنوعی: در عشق من آرزو دارم که دل را شاد کنم تا بتوانم صد هزار بوسه بر آن چشم و لب بگذارم.
هوش مصنوعی: از حسادت این دو چشم و آن دو لب، هم داستانهای جالبی برای دوستانم روایت میکنم و هم شراب شگفتانگیزی به آنان میدهم.
هوش مصنوعی: اگر بخواهم دل را به خاطر تو عاشق کنم، بدون هیچ هدفی، همینطور اگر جانم را برای تو فدای کنم، این کار را بدون هیچ دلیلی انجام میدهم.
هوش مصنوعی: اگر نور خورشید از آسمان بر زمین بتابد، من کسی را که شایسته نام و صفت زیبایی تو باشد، پیدا میکنم و به او لقب زیبایی تو را میدهم.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به تشبیه خود میپردازد و احساسِ بیحالی و نازکی خود را به شاخ گل رز در فصل پاییز تشبیه میکند. او از طرفی دیگر به معشوقش اشاره میکند و به نوعی از او میخواهد که از زیباییاش سخن به میان آورد یا از آن برای او میوهای خوشمزه، مانند انگور، به ارمغان بیاورد. این توصیف نشاندهندهی حالتی از انتظار و فراق است.
هوش مصنوعی: دل بیادب من به خیال تو وادار شده است که از من بخواهد تا با نوشیدنی شیرین لبانت او را شاد کنم.
هوش مصنوعی: میگوید اگر تو به من عشق و محبت ندهی، حداقل مرا آنقدر از خودت سیراب کن که بتوانم این بیادبی و گستاخی خودم را تحمل کنم.
هوش مصنوعی: گفتی ای قوام، چرا اطراف من میچرخید؟ در روز من، عشقورزان با بیرحمی شب را سپری میکنند.
هوش مصنوعی: ای دوست مهربان، اگر عاشقان تو را دوست بدارند و عشق ورزند، نگران نباش که من تنها لبخند و محبت را به تو میدهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.