گنجور

 
قطران تبریزی

بنگر که چه گفت با دلم چشم براز

چشمی که نیامد از غم هجر فراز

گفتا که ازین گرستن دور و دراز

من رفتم و آن رفته دگر نامد باز

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode