گنجور

 
قطران تبریزی

چو چرخ باد خزان را بباغ راه دهد

ببرگ سبز رزان باد رنگ کاه دهد

ز ابر پیش هوا پرده سیاه کشد

بکه سپیدی از آن پرده سیاه دهد

بباده گونه چون مهر و ماه باد دهد

بباغ گونه زر ابر مهر ماه دهد

یکی ز زر همی دشت را زره پوشد

یکی ز سیم همی کوه را کلاه دهد

خدایگان جهان لشگری که روز نبرد

ز خصم تاج ستاند بدوست گاه دهد

بقاش بادا چندانکه ملک عالم را

ز بدکنش بستاند به نیکخواه دهد