اکنون دهند خصمان ای شاه کام تو
واکنون کنند جان جهان را بنام تو
گر تو یکی پیام فرستی بشاه روم
آید بسر بخدمت دارالسلام تو
هستند نامدار تو شاهان این جهان
خوانند خطبه باز به عالم بنام تو
امید دشمن تو بمردان روم بود
تا شه کند رها پسرش را ز دام تو
گردند رومیان ز نهیب تو سر بسر
با آنکسی که هست چنو صد غلام تو
اکنون اگر بکار تو ناید عدو فراز
از بر بنار ماند زخم حسام تو
باشد مقام باقی خیلش میان خاک
چون پشت اسب جنگی باشد مقام تو
تا قلعه ها بود ببر اوستام او
مأمورها بود ببر او پیام تو
هرگز مباد کار جهان جز برای تو
هرگز مباد دور فلک جز بکام تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به ستایش شاه و قدرت او میپردازد و بر اهمیت او در سرنوشت جهان تاکید میکند. شاعر پیشرفتها و دستاوردهای شاه را به تصویر میکشد و او را محور همه امور سیاسی و اجتماعی میداند. دشمنان شاه در ترس از قدرت او هستند و امیدی به رهایی از سلطه او ندارند. همچنین، شاعر به مقام و سلطنت شاه اشاره میکند و او را به عنوان امیری برتر معرفی میسازد که شایسته تاج و تخت است. در نهایت، او را به عنوان نیرویی اثرگذار در تاریخ و آینده معرفی میکند.
هوش مصنوعی: اکنون دشمنان به خاطر تو خواستههای تو را فراهم میکنند و هماکنون جان جهان را به نام تو نثار میکنند.
هوش مصنوعی: اگر تو پیامی به شاه روم بفرستی، او با کمال میل به خدمت تو میآید.
هوش مصنوعی: در این دنیا، شاهان و سرشناسانی هستند که به خاطر تو شناخته میشوند و هنوز هم به نام تو خطبه میخوانند و از تو یاد میکنند.
هوش مصنوعی: دوست نداشته با مرگ دشمن تو در میان رومیان امیدی برای تو وجود داشته باشد تا پسرش را از چنگ تو آزاد کند.
هوش مصنوعی: سربازان رومی به خاطر صدای تو به شدت متوجه تو میشوند، به طوری که به کسی که شایسته مانند تو است، همچون صد غلام احترام میگذارند.
هوش مصنوعی: اگر اکنون به کار تو نیاید، دشمن همچنان بالاتر از تو خواهد ماند و زخمهای شمشیر تو بر او اثر نخواهد گذاشت.
هوش مصنوعی: مقام او باید همچون پشت یک اسب جنگی در میان خاک و زمین باقی بماند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که قلعه ها وجود داشت، او (ببر) استاده و مأمورها (نیروهایش) هم بر او تسلط دارند و از او پیامی دریافت میکنند.
هوش مصنوعی: هرگز نگذار که کارهای دنیا برای غیر از تو باشد و هرگز نگذار که چرخ فلک به دور از خواسته و رضایت تو بچرخد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از جود در جهان بپراکند نام تو
گردد همی سپهر سعادت به کام تو
خورشید زد علامت دولت به بام تو
تا گشت دولت از بن دندان غلام تو
چون در کف تو کشت کشیده حسام تو
آمد به گوش دولت عالی پیام تو
هنگام حمله خواست که ناگه به ذات خویش
بی دست تو برآید تیغ از نیام تو
از خون سرکشان ویلان شد عقیق رنگ
[...]
ای شرق و غرب عالم گشته به کام تو
ای کدخدای عالم و عالم غلام تو
دایم چو نام خویش در اقبال شرع باش
کاراسته است شرع محمد به نام تو
عقدی است عقل و واسطه او کلام تو
[...]
ای مقتدای اهل طریقت کلام تو
ای تو جهان صدق و جهانی غلام تو
تاثیر کرد صدق تو در سینهها چنانک
شد بینیاز مستمع از شرح نام تو
نام تو چون ورای زمانست و عقل و جان
[...]
ای داده چرخ در همه احکام کام تو
گردون مسخر تو و اجرام رام تو
معصوم همچو نام خدای بزرگوار
در لفظ ها ز فحش و ز دشنام نام تو
بنهاد دوست وار زمانه به دست قهر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.