سرکن سخن از آن لب و دفع ممات کن
خونها ز رشک بر دل آب حیات کن
از یک تبسم شکرین مغز پسته را
بنما ز لطف و باز همان در نبات کن
بهر خراج حسن ز ما نقد جان بگیر
آنگاه خط برآور و پشت برات کن
از شش جهت به لشگر غم بند آر راه
رخ برفروز و شاه در این عرصه مات کن
بنشین دمی فدای تو گردم به دیدهام
یک ره نظر به من ز ره التفات کن
قصاب مستحق تماشای حسن تو است
بنما جمال خویش و حساب زکات کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت سخن میگوید و شاعر برای معشوق خود درخواستهایی دارد. او از معشوق میطلبد که با لبخند خود زندگی و عشق را به او ببخشد و از او میخواهد که با حسن و زیباییاش، دلهای دیگران را تحت تاثیر قرار دهد. شاعر خواستار توجه و التفات معشوق به خود است و میخواهد که از جاذبههایش بهرهمند شود. در نهایت، شاعر با اشاره به نیاز به تماشای جمال معشوق، به اهمیت زیبایی و عشق در زندگی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: از آن لبهای زیبا صحبت کن و با کلامت، مرگ را دور کن؛ خونهای حسد را از دل بران و زندگی را برای دیگران به ارمغان بیاور.
هوش مصنوعی: از یک لبخند شیرین، مغز پسته را نشان بده و این کار را با محبت انجام بده و دوباره آن را در شکر بپوشان.
هوش مصنوعی: برای زیبایی و ارزش عشق، جان خود را فدای تو میکنم، سپس به من توجه کن و نامهام را امضا کن.
هوش مصنوعی: همچنان که از هر سو به جمعیت غم نزدیک میشوی، چهرهات را روشن و زیبا نگهدار و در این میدان، پادشاهی خود را به نمایش بگذار و همه را متحیر کن.
هوش مصنوعی: لحظهای بنشین تا به خاطر تو فدای تو شوم، و به چشمانم یکبار نگاه کن و با نگاهی مهربان به من توجه کن.
هوش مصنوعی: قصاب لیاقت دیدن زیبایی تو را دارد، پس زیبایی خود را به نمایش بگذار و زکات آن را بپرداز.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از آب زندگی به شراب التفات کن
از طول عمر، صلح به عرض حیات کن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.