گوییا خط عارض آن دلربا را کرده حفظ
طوطی این آیینه گیتینما را کرده حفظ
جز خضر، عمر ابد دیگر نصیب کس نشد
خط او سرچشمه آب بقا را کرده حفظ
زعفرانی ساخت در عشق تو ما را ضعف تن
کاه ما از جذبه رنگ کهربا را کرده حفظ
کاروان شب گذشت از دل فغانی برنخاست
پنبه غفلت به گوش ما صدا را کرده حفظ
خسته عشقیم و درد ما است محتاج وفا
از ره شوخی طبیب ما دوا را کرده حفظ
ناله بیتابی دل در فلک پیچیده است
شورش دیوانهام دارالشفا را کرده حفظ
با رضای دل گزیدم خاک درگاه رضا
آنکه قصاب از گزند دهر ما را کرده حفظ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.