صبح وصال را اثر آمد هزار شکر
شام فراق را سحر آمد هزار شکر
دلبر رسید خرم و می خورد و بوسه داد
نخل مراد بارور آمد هزار شکر
چون آفتاب از ره روزن به روی ماه
ناخواندهام به کلبه درآمد هزار شکر
میکردم از سپهر سراغ هلال عید
ابروی یار در نظر آمد هزار شکر
از چار موج دجله اضداد کشتیام
بیرون ز ورطه خطر آمد هزار شکر
طفل سرشگ تا سر مژگان ز دل دوید
این نورسیده با جگر آمد هزار شکر
قصاب داغ زلف سیاهی به دل رسید
امشب عزیزم از سفر آمد هزار شکر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.