درویش، که حرف او بصورت پنجست
هریک بمثابه ای که بیش از پیشست
دالست دلیل آنکه با درد بساز
گر بر تن تو هر سو مو صد نیشست
را، روی و ریا مکن، که این روی و ریا
رسوایی بیگانه و رنج خویشست
و اوست وداع غیر مولی کردن
وین کار چنین کار یکی بی خوشست
یا، یک دل و یک رنگ شو اندر ره عشق
یکتا نشود، هر آنکه او با خویشست
شین، آنکه کند شکر و شکایت نکند
وندر پی خصم خویش نیک اندیشست
آنرا که چنین پنج خصایل دادند
دریاب و درو گریز کو درویشست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.