خطاب «لن ترانی » چیست؟ یعنی
که مولی را نبیند غیر مولی
حقیقت گر تنزل کرد در عشق
بصورت ملتبس شد حرف معنی
بصورت گر ز معنی باز مانی
بتره داده باشی من و سلوی
«علی الله » از حجاب ملک صورت
تبرا از سجود لات و عزی
اسیر درد تو شیرین و خسرو
غلام عشق تو مجنون و لیلی
سراسر غرق دریای حیاتست
ز انوار تجلی جان موسی
بجان قاسمی کز نور قاسم
ندارد هیچ حاصل چشم اعمی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شاعر به بیان مفهوم "لن ترانی" میپردازد که به معنای عدم توانایی مشاهده خداوند توسط مخلوق است. او بیان میکند که تنها مولی (خدا) میتواند خود را ببیند و دیگران نمیتوانند. حقیقت اگرچه در عشق نزول میکند، اما به شکل ظاهر درمیآید و معنی واقعی خود را گم میکند. همچنین، شاعر به عشق و اسارت در آن اشاره میکند و از شخصیتهای معروفی مانند مجنون و لیلی و همچنین نوری که از جان موسی ساطع میشود، نام میبرد. در نهایت، او بیان میکند که افرادی که به معنای واقعی نرسیدهاند، مانند چشمهای کور، فاقد درک عمیق هستند.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که هیچ کس نمیتواند خداوند را مشاهده کند، به جز شخصی که به مقام و مرتبهای خاص دست یافته است. به عبارت دیگر، فقط کسانی که درک عمیقی از حقیقت الهی دارند، میتوانند به نوعی به آن حقیقت نزدیک شوند، اما دیگران از دیدن آن ناتوانند.
هوش مصنوعی: اگر حقیقت در عشق به صورت دیگری درآمد، مفهوم آن به شکل پیچیدهای ارائه میشود و معنا و مفهوم اصلیاش در لایههای مختلفی پنهان میگردد.
هوش مصنوعی: اگر به ظاهر و زیبایی توجه کنی و از معنای عمیق غافل شوی، نه تنها چیزی به دست نمیآوری، بلکه ممکن است ضرر هم کنی.
هوش مصنوعی: در اینجا به نوعی از اندیشه و تفکر اشاره شده است که بر منزه بودن خداوند از هر نوع حجاب و آلودگی تأکید میکند. به عبارتی دیگر، خداوند از مظاهر مادی و نقصهای دنیوی پاک و دور است و به همین دلیل نمیتوان او را با اشیاء زمینی یا معبودهای کاذب مثل لات و عزی مقایسه کرد. خداوند از هر چیز ناپاک و نادرست، حتی از شکل ظاهری و حجابهای دنیایی، پاک است.
هوش مصنوعی: در بندِ عشق تو، زندگی برایم شیرین و زیباست. من مانند خسرو، عاشق و دلباختهام و مانند مجنون، وفادار به تو و عشقام.
هوش مصنوعی: تمام عالم در نور حیات فرو رفته است، همانگونه که جان موسی به عظمت و نور تجلی یافته است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که انسانی که به نور قاسم (یا دانش و بینش) دسترسی ندارد، مانند چشمی کور است و چیزی از آن نمیبیند یا نمیفهمد. به عبارتی دیگر، بهرهمند نشدن از روشنایی و آگاهی باعث ناامیدی و محرومیت معنوی میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
و سنا برق نفی عنّی الکری
لم یزل یلمع لی من ذی طوی
منزل سلمی به نازلة
طیّب السّاحة معمور الفنا
ور جان ببری از دست غمش
از مرده خری والله بتری
زدوایر عشر و دقایق وی
هرگز نبری به حقایق پی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.