گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قاسم انوار

برافشان زلف مشکین را، که خوش حالیم ازین سودا

که می یابم ز بوی او نسیم جنت الماوا

دل و جان راتو محبوبی،همه طالب، تو مطلوبی

زهی حسن و زهی خوبی، تعالی ربناالاعلا

سلامت مسکن زاهد سعادت مأمن صادق

ملامت شیوه عاشق محبت عروه و ثقا

طریق زاهدان تقوی حدیث مفتیان فتوی

مقام راهبان عفت میان عاشقان غوغا

زهر جوهر چه می جویی؟ که او دریا و تو جویی

بخوان مطرب بنیکویی ولو لا هو لما کنا

تو دانا باش و ره می رو میان رهروان رهرو

که شد عالی تر از اعلا مقام قرب او ادنا

تو در عقل لجوج خود گرفتاری، نمی بینی

میان مجلس رندان چه عشرت‌ها، چه دولت‌ها!

چو خورشید جمال او نقاب از رخ براندازد

بیان‌ها منطوی گردد، عیان شد مقصد اقصا

سخن از عقل و هوشیاری مگو با قاسمی دیگر

که عیش جاودان دارند سرمستان ناپروا

 
 
 
فرخی سیستانی

بر آمد پیلگون ابری ز روی نیلگون دریا

چو رای عاشقان گردان چو طبع بیدلان شیدا

چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده

چو گردان گردباد تندگردی تیره اندروا

ببارید و ز هم بگسست و گردان گشت بر گردون

[...]

ناصرخسرو

خداوندی که در وحدت قدیم است از همه اشیا

نه اندر وحدتش کثرت، نه مُحدَث زین همه تنها

چه گوئی از چه او عالم پدید آورد از لولو

که نه مادت بد و صورت، نه بالا بود و نه پهنا

همی گوئی که بر معلول خود علت بود سابق

[...]

ازرقی هروی

چه جرمست اینکه هر ساعت ز روی نیلگون دریا

زمین را سایبان بندد بپیش گنبد خضرا ؟

چو در بالا بود باشد بچشمش آب در پستی

چو در پستی بود باشد بکامش دود بر بالا

گهی از دامن دریا شود بر گوشۀ گردون

[...]

قطران تبریزی

بهر چیزی بود خرسند هرکش قدر بی بالا

بهفت اقلیم نپسندد کسی کش همتی والا

ز خاک و باد و آب آتش شرف دارد فزون زیرا

که چون باشد سوی پستی بود میلش سوی بالا

ندارد هیچ مخلوقی بعالم قدرت خالق

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۲۶ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
مسعود سعد سلمان

سپاه ابر نیسانی ز دریا رفت بر صحرا

نثار لؤلؤ لالا به صحرا برد از دریا

چون گردی کش برانگیزد سم شبدیز شاهنشه

ز روی مرکز غبرا به روی گنبد خضرا

گهی ماننده دودی مسطح بر هوا شکلش

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه