ای کوس کبریای تو در لامکان زده
وی آتش هوای تو در ملک جان زده
عشقت بغیرت آمده و قهرمان شده
آتش میان خرمن صاحبدلان زده
حیران شد از لوامع اشراق آن جمال
عقلی که در صفات تو لاف بیان زده
رویت ز لمعه پیشرو کاروان شده
چشمت بغمزه ای ره صد کاروان زده
یک نعره زد ز شوق دلم، تیر غمزه خورد
زان پس هزار نعره بامید آن زده
هر روز درد و سوز دلم را زیاده کن
تا در طریق عشق نباشم زیان زده
برخاسته ز فکر جهان جان قاسمی
تا از شراب شوق تو رطل گران زده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و شوقی عمیق و سوزانی میپردازد که شاعر نسبت به محبوب خود دارد. شاعر از زیبایی و جذابیت محبوبش سخن میگوید و نشان میدهد که چگونه عشق او باعث تحریک احساسات و درد و سوز در دلش میشود. او از حالتی حیرتانگیز در مواجهه با جمال محبوبش سخن میگوید و اینکه چگونه این عشق او را در مسیری پر از درد و شوق قرار داده است. شاعر آرزو میکند که این احساسات بیشتر و عمیقتر شود تا در راه عشق هیچ زیانی نبیند.
هوش مصنوعی: صدای بزرگی و علو مقام تو در هیچجا و مکانی طنینانداز شده و شعله ور شدن عشق و علاقهات در دلهای مردم به شدت احساس میشود.
هوش مصنوعی: عشقت مانند یک قهرمان با شجاعت و قدرت در دل کسانی که در عشق و ایمان سرشارند، آتش افروخته و نور و حرارت خاصی به وجود آورده است.
هوش مصنوعی: از شگفتیهای نورانی آن زیبایی عقلانی که در ویژگیهای تو به خود شایستگی میبالد، حیران شده است.
هوش مصنوعی: چشمانت با نگاهی زیبا و دلنشین، همانند نشانهای برای کاروانی از عشق و زیبایی شده است و با یک حرکت ساده، میتوانی دل هزاران کاروان را به دنبال خود بکشی.
هوش مصنوعی: دلم به خاطر شادی یک صدا زد، ولی بعد از آن به خاطر نرمی نگاهش، دیگر بار هزاران بار صدا زدم و همچنان منتظر شدم.
هوش مصنوعی: هر روز بر مقدار درد و سوزی که در دل دارم بیفزا تا در مسیر عشق به ضرر نیفتم.
هوش مصنوعی: از ذهن و اندیشه این دنیا جدا شده، جان قاسمی به شوق تو از شراب سنگینی نوشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای نوبت جمال تو در ملک جان زده
حسن رخ تو گوی «لمن » در جهان زده
خورشید خورده جرعه جام جمال تو
خود را چو مست بر در و دیوار از آن زده
ماه دو هفته تا سحر از مهر طلعتت
[...]
سلطان عشق خیمه چو در لامکان زده
یک جلوه در جهان مکین و مکان زده
یک لمعه از لوامع خورشید روی او
بر ماه و بر ستاره و بر آسمان زده
تا برده باد بوی گل روی او به باغ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.