جگر پردرد و دل پر خونم، ای جان
بآب دیده گلگونم، ای جان
ندارم طاقت ایان فرقت
چه گویم من که بی تو چونم، ای جان؟
چه سازم؟ چاره دردم چه باشد؟
بران زلف و رخت مفتونم، ای جان
ندانم داروی دردم چه سازم؟
که در هجران تو مغبونم، ای جان
بهر حالی نمی دانم شب از روز
چنان واله، چنان مجنونم، ای جان
همیشه قامت من چون الف بود
ز سودایت کنون چون نونم، ای جان
اگر قاسم نبیند روی آن یار
بجان تو که بس محزونم، ای جان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر حاکی از درد و رنج ناشی از جدایی و دوری از معشوق است. شاعر از احساسات عمیق خود میگوید و ابراز میکند که بیطاقت و دلbroken است. او به زیباییهای معشوق خود اشاره میکند و میگوید که به شدت عاشق و درگیر اوست. در نهایت، شاعر به ناامیدی و حسرت خود اشاره میکند و بیان میکند که در غیاب یار، بسیار محزون و بیمناک است.
هوش مصنوعی: من دلی پر از درد و جگری آزرده دارم، ای جان، چشمانم با اشک رنگین شده، ای جان.
هوش مصنوعی: دیگر طاقت دوری تو را ندارم، چه بگویم که بی تو چگونهام، ای محبوب؟
هوش مصنوعی: چه کار کنم؟ راه حلی برای دردم وجود ندارد. من به زلف و زیبایی تو دل باختهام، ای جان.
هوش مصنوعی: نمیدانم برای درمان دردم چه کاری باید انجام دهم، چرا که در نبود تو دچار غم و افسردگی هستم، ای عزیزم.
هوش مصنوعی: من در هر شرایطی نمیدانم شب است یا روز، به قدری دچار و شیدا هستم، ای جان.
هوش مصنوعی: همیشه قد و قامت من مثل حرف الف بود، اما اکنون به خاطر عشق تو، مانند حرف نون در آمدهام، ای جانم.
هوش مصنوعی: اگر قاسم چهره آن معشوق را نبیند، برای تو که من به خاطر او بسیار غمگینم، جانم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.