گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قاسم انوار

شوری از شیوه شیرین تو پیدا آمد

آدم از خلوت عزت بتماشا آمد

لمعه ای از رخ زیبای تو بر عالم زد

این همه نور یقین ظاهر و پیدا آمد

قصه عشق تو گفتند گروهی با هم

کوه ازین واقعه حیران شد و شیدا آمد

موسی و طور ز سودای تو دیوانه شدند

این چنین واقعه برطور تجلا آمد

گفت درویش بمجنون که: بگو، ذکر تو چیست؟

گفت:اوراد دلم لیلی ولیلا آمد

هرکه در احسن تقویم بود اول حال

آخر قصه او «ثم رددنا» آمد

هرکرا خاطر از ایام بگیرد زنگی

صیقل جان و دلش طلعت سلما آمد

قاسمی چون ز می عشق تو شد مست و خراب

کمترین جرعه او لجه دریا آمد