در شرح آن جمال بیانها ز حد گذشت
در حسن یار حیرت جانها ز حد گذشت
در نقطه دهان تو، کان سر نازکست
کس را نشد یقین و گمانها ز حد گذشت
نادیده یار را، به تصور حکایتی
افتاد در زبان و زیانها ز حد گذشت
از عین حسن دلبر بینام و بینشان
یک جلوه کرد، نام و نشانها ز حد گذشت
زین بیش بینقاب مرو در میان شهر
ای دوست، الحذر، که فغانها ز حد گذشت
ای یار جان، که بر سر بازار عاشقی
شاد آمدی و شادی جانها ز حد گذشت
از فکر بر خیال تو ناایمنست شهر
در ملک لایزال امانها ز حد گذشت
وقتست تا قرین شود آن یار، قاسمی
کز شدت فراق و قرانها ز حد گذشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به زیبایی و جذبهی یار خود اشاره میکند و میگوید که توصیف آن جمال از حد و حدود فراتر رفته است. حیرت و شگفتی انسانها نسبت به حسن یار به حدی است که دیگر به یقین نمیرسند. همچنین، تصویری از یار در ذهنها شکل گرفته و داستانها به زبانها افتادهاند. زیبایی یار به نحوی است که حتی از عناوین و نامها نیز فراتر رفته است. شاعر از محبوبش میخواهد که در میان مردم بدون نقاب وارد نشود، زیرا فریاد و شور عشق به حدی رسیده که باید احتیاط کند. او از یار میخواهد تا به سر بازار عشق بیاید و شادی را به جانها بیاورد، اما در عین حال، از فکر و خیال او، شهر بیامن است. در نهایت، شاعر به انتظار یاری میپردازد که با شدت فراق از او رنج میبرد و پیشنهاد میکند که زمان وصال فرا رسیده است.
هوش مصنوعی: زندگی زیبای یار آنقدر وصفناپذیر است که هر چه دربارهاش بگوییم، باز هم کم است و حیرت عشق و شگفتی جانها بیشتر از آن است که قابل توصیف باشد.
هوش مصنوعی: در جایی که تو سخن میگویی، نوعی نازکی وجود دارد که هیچکسی به درستی نتوانسته آن را درک کند و گمانها و حدسیات فراتر از واقعیت رفتهاند.
هوش مصنوعی: عشق و معرفت، دل را به داستانی فرامیخواند که در آن، نبودن یار به اندازهای دردناک و به یاد ماندنی میشود که انسان نمیتواند از آن صحبت نکند و رنجش را بر زبان آورد و این احساسات از حد و مرزهای تحمل فراتر میرود.
هوش مصنوعی: از زیبایی دلبر که نه نام و نشانی دارد، یک جلوه و نمایشی بروز کرد که همه نامها و نشانهها را فراتر از تصور برد.
هوش مصنوعی: دوست، دیگر بدون پوشش و نقاب در این شهر نیا، مراقب باش، زیرا نالهها و فریادها از حد و اندازه فراتر رفته است.
هوش مصنوعی: ای محبوب جان، تو که با خوشحالی به میدان عشق آمدی و به شادی جانها افزودهای.
هوش مصنوعی: شهر در سرزمین بیپایان از خیال تو در امان نیست و نگرانیها و تهدیدها از حد خود فراتر رفتهاند.
هوش مصنوعی: زمانی است که باید آن یار با من همراه شود، کسی که به دلیل جدایی و دوری از هم، از حد و مرزها فراتر رفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.