گنجور

 
قاسم انوار

دلم از عشق تو مستست و جان مست

جهان مست و زمین مست، آسمان مست

همه عالم خرابات تو آمد

جهان اندر جهان اندر جهان مست

گلستان دیدم اندر عشق رویت

گل اسفید و زرد و ارغوان مست

طلب کردم بهر جایی رسیدم

ز شوق تو مکان و لامکان مست

چو اندر صومعه رفتم بدیدم

همیشه از تو جان صوفیان مست

سفر کردم، بشهر جان رسیدم

درین ره کاروان در کاروان مست

چه شورش خاست در عالم، بیک بار؟

که فانی مست و ملک جاودان مست

عجب شوری فتاد اندر خرابات!

همه دلدادگان با دلستان مست

ز کعبه تا در بت خانه رفتم

همه ره مست بود و رهروان مست

جهان را سربسر پیمانه ای دان

همیشه جرعه مست و جرعه دان مست

همیشه، قاسمی، ذرات مستند

ز حد لامکان تا کن فکان مست

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
شیخ محمود شبستری

خرد مست و ملایک مست و جان مست

هوا مست و زمین مست آسمان مست

قاسم انوار

خرد مستست و دل مستست و جان مست

بسودایت روان ناتوان مست

ز حد بگذشت مستیهای ذرات

فلک مست و زمین مست و زمان مست

بیا در باغ و شور بلبلان بین

[...]

نوعی خبوشانی

الهی ای ز نامت کام جان مست

چو آغازم سخن مست و زبان مست

ملا مسیح

نه تنها زو چمن با گلستان مست

فلک مست و زمین مست و زمان مست

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ملا مسیح
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه