گفت با شمع آتش سوزان براز
کای به طول و عرض خود وامانده باز
توی بر تو جرم داری،سرخ و زرد
مانده ای از جرم رعنایی بدرد
خود نمایی میکنی در انجمن
زان سبب بیگانه ای از خویشتن
خود کمال عاشقی پروانه داشت
از وجود خویشتن پروا نداشت
جان و تن در پیش جانان باخت،رفت
در زمانی کار خود را ساخت،رفت
مختصر بگرفت خود را،شد تمام
یافت از محبوب خود مقصود وکام
ای کم از شمع و کم از پروانه تو
خویشتن از خویشتن بیگانه تو
نی چوشمعت اشک سرخ وروی زرد
نی ز جرم جویش چون پروانه فرد
گر بخود دعوی هستی میکنی
آشکارا بت پرستی میکنی
بی شکی هرگز نبیند روی یار
عاشقی را کش بود با خویش کار
تا تو بر خود عاشقی بی حاصلی
چون فنای یار گشتی واصلی
تا تو باشی در میان باشد دوی
آخر،ای مسکین،حجاب خود توی
رو وجودت محو گردان پیش یار
تا شوی همرنگ او پروانه وار
رنج خود هم خویش افزون میکنی
جان پر از غم،دل پر از خون میکنی
ما و من گفتن چه اندر خورد ماست؟
حسرتا! کین درد ما از درد ماست
ما و من علت زیادت میکند
نفی ایمان و شهادت میکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی روحیه عاشقانه و درونی انسان میپردازد. شاعر به فردی میگوید که مانند شمع و پروانه، باید از خود بیخبر باشد و تمام وجودش را به محبوبش تقدیم کند. او به عیبهایی اشاره میکند که عاشق بدون نگرانی از خویشتن و به خاطر عشقش باید با آنها کنار بیاید. از طرفی، شاعر هشدار میدهد که اگر کسی در عشق فقط به خود بپردازد و خود را از محبوب جدا نگه دارد، در حقیقت به نوعی بتپرستی مشغول است و عاشقیاش بیثمر خواهد بود. در نهایت، او به نیاز به فناء در معشوق و نابود شدن در او اشاره میکند تا به حقیقت عشق دست یابند و رنجهای خود را کمتر کنند.
هوش مصنوعی: شمعی که شعلهاش به آتش میافروزد، در واقع نشاندهندهی مهم بودن و ارزش آن است. این شمع به رغم بزرگی و کوچکیاش، همچنان روشن و دلانگیز باقی میماند.
هوش مصنوعی: تو دچار گناهی هستی و به خاطر آن، رنگت از شرمساری و ندامت به قرمز و زرد تغییر کرده است.
هوش مصنوعی: تو در جمع با خودنمایی بر این اساس، از خودت دور و بیگانه شدهای.
هوش مصنوعی: عشق واقعی باعث شد که پروانه خود را فراموش کند و تنها به زیبایی عشقش فکر کند، بدون اینکه نگران وجود خود باشد.
هوش مصنوعی: عشق و دلبستگی به معشوق باعث شد که جان و تن خود را فدای او کند و در نهایت در زمانی مناسب، به هدف خود رسید و کارش را سامان داد.
هوش مصنوعی: او به صورت خلاصه و مختصر خود را توأم با عشق محبوبش گرفت و از او به تمام خواستهها و آرزوهایش رسید.
هوش مصنوعی: تو کمتر از شمع و پروانه نیستی، اما خودت را از خودت جدا کردهای.
هوش مصنوعی: چشمهای من با اشکهای قرمز و صورتم زرد است. من به دلیل گناهی که مرتکب شدم، مانند پروانهای هستم که به سمت آتش میرود.
هوش مصنوعی: اگر ادعای بزرگی داری، در واقع به وضوح در حال پرستش بتها هستی.
هوش مصنوعی: هرگز عاشقی که مشغول کار خود است، نمیتواند چهره محبوبش را ببیند.
هوش مصنوعی: وقتی تو به عشق خود دل بستی و به عشق یار دچار فنا و زوال شدی، به حقیقت اصلی خود پی خواهی برد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو در بین هستی، در پایان کار تنها حجاب خودت را میبینی، ای بیچاره.
هوش مصنوعی: خودت را تحت تأثیر محبوبت قرار بده تا مانند او شوئی، مانند پروانهای که به عشق شمع میگردد.
هوش مصنوعی: شما خودتان با ایجاد درد و رنج بیشتر، بر غم و اندوه وجودتان میافزایید و دلتان را پر از درد و غم میکنید.
هوش مصنوعی: ما و فکر کردن به خودمان چه فرقی دارد؟ افسوس! این درد ما ناشی از خود ماست.
هوش مصنوعی: وجود «ما» و «من» باعث میشود که انسان احساس برتری و تفکر به خود را داشته باشد، در نتیجه ایمان و شهادت درونی او تحت تأثیر قرار میگیرد و کمرنگ میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.