طاق شد طاقت ز عشقت بر کران خواهم شدن
مهربان شو ور نه بر خود مهربان خواهم شدن
خار و خس هرگه در آتش سوخت آتش می شود
مردم از ذوق لبت چندان که جان خواهم شدن
در تبند از تاب رشک طاقت نظاره ام
خوش بیا کامشب بهشت دشمنان خواهم شدن
محو گشتم در تغافل برنتابم التفات
گر به چشمم جا دهی خواب گران خواهم شدن
آبم از شرم وفا و از خودم پا در گل ست
تا نپنداری که از کویت روان خواهم شدن
پیش خود بسیارم و بسیار مشتاق توام
تا کجا صرف گداز امتحان خواهم شدن
گرم باد از نغمه بزم دعوت بال هما
ساز آواز شکست استخوان خواهم شدن
با هوس خویش ست حسن و از وفا بیگانه است
مهر کم کن ور نه بر خود بدگمان خواهم شدن
بس که فکر معنی نازک همی کاهد مرا
شاهد اندیشه را موی میان خواهم شدن
لذت زخمم چو خون غالب در اعضا میدود
رنج اگر اینست راحت را ضمان خواهم شدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر به این واماندگی مطلق عنان خواهم شدن
گام اول در رهت سنگ نشان خواهم شدن
جبههٔ من درکمین سجدهای فرسوده است
عالمی را قبلهامگر آستان خواهم شدن
اینقدر کز خود به فکر جستجویت رفتهام
[...]
در غم عشق تو آخر ناتوان خواهم شدن
عاقبت در خاک چون تیر کمان خواهم شدن
عاشقان را خاکساری رتبه آزادگیست
زیر پای توسنت چون پرنیان خواهم شدن
وامکن بیجا متاع ظلم در دکان دهر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.