پروا اگر از عربده دوش نکردند
امشب چه خطر بود که می نوش نکردند
در تیغ زدن منت بسیار نهادند
بردند سر از دوش و سبکدوش نکردند
از تیرگی طره شبرنگ نظرها
پرواز در آن صبح بناگوش نکردند
داغ دل ما شعله فشان ماند به پیری
این شمع شب آخر شد و خاموش نکردند
روزی که به می زور و به نی شور نهفتند
اندیشه به کار خرد و هوش نکردند
گر داغ نهادند وگر درد فزودند
نازم که به هنگامه فراموش نکردند
خون می خورم از حسن که این گنج روان را
در کار تهیدستی آغوش نکردند
اکنون خطری نیست که تا پر نشد از دل
خود چاه زنخدان تو خس پوش نکردند
گر خود به غلامی نپذیرند گدا باش
بر در بزن آن حلقه که در گوش نکردند
غالب ز تو آن باده که خود گفت نظیری
«در کاسه ما باده سرجوش نکردند»
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضامین عشق، ناامیدی و غم و عواطف انسانی اشاره دارد. شاعر از نادیده گرفتن و عدم توجه به احساسات و آلامش در محیطی که به نظر میرسد دیگران درک نمیکنند، سخن میگوید. او به یاد میآورد که در زمانهایی که باید از خوشی و عشق بهرهمند میشدند، به جای آن درد و رنج را تجربه کردهاند. همچنین بر این نکته تأکید میکند که حتی در سختیها و فشارها، یاد و خاطره او فراموش نشده است. در نهایت، شاعر به این فکر میرسد که حتی اگر دیگران به او توجهی نکنند، او باید به تلاش برای به دست آوردن محبت و توجه ادامه دهد.
هوش مصنوعی: اگر از سر و صدای شب گذشته نترسیدند، امشب چه خطری وجود داشت که نزنند؟
هوش مصنوعی: در زمان سختی و فشار، به رغم زحماتی که برای راحتی و آرامش دیگران کشیده شده، به آسانی و بدون قدردانی از آنها و از دوش آنها بار مسئولیت را برداشتهاند.
هوش مصنوعی: چشمها نتوانستند از زیبایی و تیرگی موی شبرنگ او در آن صبح زود چشم بردارند.
هوش مصنوعی: درد و رنجی که در دل داریم، همچنان مثل شعله ای سوزان ادامه دارد. این شمع که نماد زندگی ماست، در آخرین شب خود خاموش نمیشود و هنوز روشن مانده است.
هوش مصنوعی: روزهایی بود که در آن به جای جستجوی عقل و خرد، تنها به شادی و خوشگذرانی و لذت بردن از زندگی پرداخته میشد.
هوش مصنوعی: اگر بر من سختی و درد آوردهاند، من افتخار میکنم که در زمانهای دشوار فراموش نکردهاند.
هوش مصنوعی: از زیبایی و محبت او چنان به درد و رنج دچار شدم که این سرمایهای گرانبها را در شرایط بیپولی و سختی در آغوش نگرفتم.
هوش مصنوعی: اکنون خطر خاصی وجود ندارد؛ همه چیز آرام است و به خاطر تو، هیچ کس دلش را پر از غصه نکرده است.
هوش مصنوعی: اگر خود را به عنوان خدمتکار قبول نکنند، پس به گدایی ادامه بده و به درب آن کسی بزن که به گوشش حلقهای نینداخته است.
هوش مصنوعی: غالب بر این است که آن شرابی که خودت گفتی نظیرش وجود ندارد، در کاسه ما به هم نخورده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما روزه ازین مائده بر خشک گشادیم
در کاسه ما جرعه سر جوش نکردند
همین شعر » بیت ۱۰
غالب ز تو آن باده که خود گفت نظیری
«در کاسه ما باده سرجوش نکردند»
افسانه شیرین مرا گوش نکردند
صد تلخ چشیدم شکری نوش نکردند
یک خرده گرفتند پس از نکته بسیار
گشتیم فراموش و فراموش نکردند
ما روزه ازین مائده بر خشک گشادیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.