جلایر چون گذارش بر ری افتاد
به مهمان داری کهیای بغداد
بسی اعجوبه در پاشویهها دید
که الحق واجبالواگویهها دید
تو ای دشتِ اوجان، پیوندِ جانی
بهشت ملک آذربایجانی
به کام نیک خواهان شاد زی شاد
همیشه سبز و خرم باش و آباد
که اینک نایب شاه جوان بخت
فزاید در فضایت رونق بخت
ز یک سو، ساز نای و کوس عیش است
دگر سو بانگِ های و هوی جیش است
خداوندا ترا دیگر چه عزم است؟
که نای بزم تو با کوس رزم است؟
قفی بالامن قومی بالفراغه
که لشکر میرود سوی مراغه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.