زندهٔ جاوید کیست کشتهٔ شمشیر دوست
دل که مرا در برست به که به زنجیر دوست
دیده عزیزم ولی یار چو گیرد کمان
دیده سپر بایدم کرد بر تیر دوست
پای به میدان عشق گر بنهی بنگری
مردم آزاده را رشک به نخجیر دوست
در همه عالم دلی رسته نبینی ز بند
صید گر اینسان کند زلف گرهگیر دوست
گردن تسلیم پیش آور قاآنیا
ور سر و جان میرود در سر تقدیر دوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و فراق میپردازد و به تشبیههای زیبا و احساسی در مورد رابطه با دوست و معشوق اشاره میکند. شاعر از دلشکستگی و دشواریهای عشق میگوید و احساسات عمیق خود را نسبت به دوست و تقدیر بیان میکند. در نهایت، شاعر با تسلیم در برابر تقدیر و عشق، به زیباییهای آن اشاره میکند و عشق را بالاتر از همه چیز میداند.
هوش مصنوعی: کیست که در این دنیا زنده و جاودان است، اما به دوست خود جان داده است؟ دل من که در آغوش اوست، بهتر از این است که به زنجیر دوستی دیگر گرفتار شوم.
هوش مصنوعی: چشمانم خوب است، اما وقتی معشوق کمان را به دست میگیرد، باید از چشمانم حفاظت کنم تا بر تیر عشق شکست نخورم.
هوش مصنوعی: اگر وارد عرصه عشق شوی، متوجه میشوی که آزادگان و انسانهای شریف، حتی در عشق به محبوب خود، حرص و حسد را به جان میخرند.
هوش مصنوعی: در هیچکجای دنیا دلی را نمییابی که از دام عشق رسته باشد، اگر زلفهای پیچیدهی دوست اینگونه ترا دست و پا بزند.
هوش مصنوعی: به خودت آرامش بده و تسلیم شرایط باش، زیرا اگر همه چیز در حال تغییر باشد و حتی جان و سر تو در خطر باشد، باز هم تقدیر دوست حاکم است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.