گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

خبری گر ز حال ما یابی

عمر گم کرده باز وایابی

دُرد دردش چو صاف درمان نوش

که از آن درد دل دوا یابی

باش با جام می دمی همدم

به از این همدمی کجا یابی

کشتهٔ عشق زنده و جاوید

رو فنا شو که تا بقا یابی

خوش بود گر چو ما در این دریا

عین ما را به عین ما یابی

همچو ما گر گدای سلطانی

پادشاهی چو این گدا یابی

نعمت الله را به دست آور

تا همه نعمت خدا یابی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode