گنجور

 
فضولی

صانعی کز آب و گل فیض کمال قدرتش

دلبران لاله‌رخسار سمن‌بر آفرید

تا نماید صنع او ضایع ز بهر عاشقی

دل درون عاشقان درد پرور آفرید

عاشقان را بر جفای ماه رویان صبر داد

ماه رویان را جفاکار و ستمگر آفرید

گر بجرم عشق عاشقی را نگیرد دور نیست

چون ز بهر عاشقی دل داد و دلبر آفرید

 
 
 
حیدر شیرازی

خالق اشیا که این دریای اخضر آفرید

در کنار و دامنش، یاقوت و گوهر آفرید

طاق ازرق بست و این فرش مطبق گسترید

مهر انور ساخت و این ماه منور آفرید

در خم چوگان ماه نو به صنع خویشتن

[...]

ترکی شیرازی

چون خدا از نور خود نور پیمبر آفرید

پس ز نور پاک احمد نور حیدر آفرید

از پی اثبات یکتایی خود آن هر دو را

از ید قدرت، خدای حی و داور آفرید

شاهد واحد چو اندر شرع باشد ناپسند

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه