گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
فضولی

ماه من نخل قدت سرو خرامان منست

سرو من ماه رخت شمع شبستان منست

می کند حال مرا هجر تو بد وصل تو خوش

هجر تو درد من و وصل تو درمان منست

دل اسیر قد و جان مست می لعل تو شد

قامتت کام دل و لعل لبت جان منست

دور بادا قد جانان من از چشم بدان

سرو گلزار نکویی قد جانان منست

گفتم ای شمع بتان جای دلم دام بلاست

گفت کان دام بلا دور زنخدان منست

پرده از راز دل زار من افتاد و سبب

چشم گریان من و چاک گریبان منست

برد آرام فضولی قد آن سرو روان

گرچه آرام دل زار پریشان منست

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
ابن یمین

دهن غنچه وشت پسته خندان منست

لب شکر شکنت نیک بدندان منست

پای بند سر زلفین چو زنجیر تو شد

دل دیوانه وشم چون نه بفرمان منست

هست دلبستگی جان بسر زلف تو زان

[...]

سیف فرغانی

ای که لعل لب تو آبخور جان منست

تو اگر آن منی هر دوجهان آن منست

آب دریا ننشاند پس ازین شعله او

گربآتش رسد این سوز که درجان منست

بتمنای وصال تو بسی سودا پخت

[...]

جهان ملک خاتون

آتشی کز غم هجران تو بر جان منست

ز آن شرر در دو جهان ناله و افغان منست

دردم ار هست ز هجر تو نگارا دانم

لب جان بخش بتم مایه ی درمان منست

چون بدیدم سر زلفین تو گفتم ای دل

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از جهان ملک خاتون
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه