نی همین سرگرم سودای بتان تنها منم
هر که باشد عشق می ورزد همین رسوا منم
تاری از زلفیست در هر تن که می جنبد رگی
نی همین در بند محبوبان مه سیما منم
حیرتی دارم که در هر جا که باشد پیکرم
کس نمی داند که این نقشیست از من یا منم
بوده ام دلبسته هر تار مویت مدتی
آنکه ورزیدست سودای تو مدتها منم
زین ستم کز دست من امروز دامن می کشی
آنکه خواهد دست زد در دامنت فردا منم
جای گر زیر زمین سازم ز بیم غم چه سود
روی بر من می نهد سیلاب غم هر جا منم
اعتباری نیست دنیا را فضولی پیش ما
ترک دنیا کرده ای گر هست در دنیا منم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.