جفاکار است و خونریز آن بت بیدرد میدانم
ز رنگ کار او با من چه خواهد کرد میدانم
چه حاجت شرح بیداد زلیخا پرسم از یوسف
چو او در عاشقی مردست یا نامرد میدانم
زده بر آتش دل سیل خوناب جگر آبی
من احوال درونم را ز آه سرد میدانم
زمانی از غم مشکینغزالان نیستم خالی
طریق سیر مجنون بیابانگرد میدانم
نمیخواهم به سیل اشک شویم چهرهٔ خود را
ز جولان که دارد چهرهام این گرد میدانم
چو دل بر تیر مژگان و کمان ابرویش بستم
چه خواهد آمدن بر جانِ غمپرورد میدانم
فضولی راز خود در عاشقی از من نهان کردی
ندانستی ز اشک آل و روی زرد میدانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و رنجی که ناشی از عشق و جدایی است، صحبت میکند. او به چهره زیبای معشوق خود اشاره میکند که سبب آتش در دل او شده و از آنچه از این عشق در انتظارش خواهد بود، آگاه است. شاعر تأکید میکند که از بیداد و ظلمی که در عشق تجربه کرده، آگاه است و نمیخواهد که اشکها بر چهرهاش بنشیند. او همچنین به حال درونی خود و غم عمیقش اشاره میکند و بیان میکند که رضایت به این درد دارد و آگاه است که این عشق او را به گمراهی میکشاند. در نهایت، شاعر به رازهای عشق و موجودیت خود در این رابطه اشاره دارد و میگوید که معشوقش هیچگاه نمیتوانسته به درستی درک کند که او چه احساسی دارد.
هوش مصنوعی: این شخص بیرحم و ظالم است، و من میدانم که از روی رفتارش میتوانم به نیت او پی ببرم و بفهمم که با من چه خواهد کرد.
هوش مصنوعی: نیازی نیست که درباره ظلمهای زلیخا از یوسف بپرسم، چرا که او در عشق یا مردی واقعی است یا مردی بیوچه، و من این را میدانم.
هوش مصنوعی: آتش درون قلبم باعث شده که خون حسرت از جگرم بریزد. من با آه سردی که از دل میکشم، از احوالات درونیام باخبرم.
هوش مصنوعی: در گذشته، به خاطر درد و اندوه دلبستگیام به زیباییهای غزالی سیاه، دلم خالی نبود. اما اکنون میدانم که مسیر سفر من مانند مجنون در بیابان است.
هوش مصنوعی: نمیخواهم اشکهایم سیلاب شوند و چهرهام را زیر بغض و اندوه پنهان کنم، زیرا میدانم که چهرهام از گرد و غبار روزگار دچار تغییر شده است.
هوش مصنوعی: وقتی دل را به تیر مژگان و کمان ابرویش سپردم، میدانم که چه حسی بر جان غمزدهام خواهد آمد.
هوش مصنوعی: در عشق، رازهای خود را از من پنهان کردی، اما نمیدانی که من با دیدن چهرهی غمگین و اشکهایت از حال تو مطلع هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به گرد دل همیگردی چه خواهی کرد میدانم
چه خواهی کرد دل را خون و رخ را زرد میدانم
یکی بازی برآوردی که رخت دل همه بردی
چه خواهی بعد از این بازی دگر آورد میدانم
به یک غمزه جگر خستی پس آتش اندر او بستی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.