نسبت شمشاد با آن سرو قامت چون کنم
ور کنم با طعنه اهل ملامت چون کنم
می کند رسوا مرا هر جا که باشم دود آه
سخت دشوارست رفع این علامت چون کنم
جز ملامت نیست رسم راه پیمایان عشق
من درین ره دعوی صبر و سلامت چون کنم
هست از سر دلم پیر مغان را آگهی
منکر حس چون شوم نفی کرامت چون کنم
در نمی آید بلای روز هجران در حساب
نسبت این روز با روز قیامت چون کنم
چون متاعی نیست جز محنت سرای درد را
من درین محنت سرا میل اقامت چون کنم
گرچه میفرمایدم ناصح فضولی ترک عشق
عاقلم، کاری که میآرد ندامت چون کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.